
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 39
احمد توكلي: قانونشكني در اجراي ماده 29 را متوقف كنيد
احمد توکلي با ارسال نامه اي به رئيس سازمان امور اداري و استخدامي کشور دستورالعمل سامانه ثبت حقوق و مزايا ي مسئولان موضوع ماده قانون برنامه ششم توسعه 29 را ناقص دانست.به گزارش فارس، احمد توکلي با ارسال نامهاي به جمشيد انصاري معاون رئيسجمهور و رئيس سازمان امور اداري و استخدامي کشور دستورالعمل سامانه ثبت حقوق و مزايا ي مسئولان موضوع ماده قانون برنامه ششم توسعه 29 را ناقص دانسته و تعيين سطح کردن براي دسترسي دستگاههاي نظارتي و عموم به اطلاعات حقوق و مزاياي مقامات و مسئولان را خلاف حکم صريح قانونگذار شمرد.
به گزارش فارس، در متن اين نامه خطاب به جمشيد انصاري معاون رئيسجمهور و رئيس سازمان امور اداري و استخدامي آمده است: در مورد دستورالعمل سامانه ثبت حقوق و مزايا، موضوع ماده (29) قانون برنامه ششم توسعه ابلاغي 18/02/1397 به امضاي جنابعالي؛ نکاتي لازم به ذکر است:
همانگونه که ميدانيد پس از افشاي پرداخت حقوق نامشروع در برخي از دستگاههاي اجرايي که نفرت و اعتراض عموم را برانگيخت، رهبري با صراحت از اين آزمندي با الفاظ و عباراتي مانند «هجوم به ارزشها»، «نامشروع»، «غيرمنصفانه»، «ظالمانه»، «گناه» و «خيانت به آرمانهاي انقلاب اسلامي» ياد کرد. در اين فضا، مجلس شوراي اسلامي به موجب
ماده (29) قانون برنامه ششم توسعه دولت را به راهاندازي سامانه ثبت حقوق و مزاياي مقامات،رؤسا و مسئولان و ايجاد امکان دسترسي به اين سامانه براي نهادهاي نظارتي و عموم مردم در سال اول برنامه مکلف کرده است.
متأسفانه دولت، با وجود ادعاي شفافيت و شعارهايي که در اين راستا ميدهد، برخلاف حکم صريح قانونگذار در سال اول برنامه اين تکليف قانوني را انجام نداد که همين امر نيز موجب شد سازمان مردم نهاد ديدهبان شفافيت و عدالت در اين خصوص موضعگيري نموده و انجام اين تکليف قانوني را که در راستاي تحقق شعار ضرورت ايجاد شفافيت و تأمين حق شهروندان در دسترسي به اطلاعات بود مطالبه نمايد.
دولت پس از گذشت بيش از يک سال از لازمالاجرا شدن قانون برنامه ششم توسعه و سپري شدن مهلت انجام وظيفه (سال اول برنامه) و پس از مطالبات سازمان مردم نهاد ديدهبان شفافيت و عدالت و رسانهها اقدام به ابلاغ متني با عنوان «دستورالعمل سامانه ثبت حقوق و مزايا موضوع ماده (29) قانون برنامه ششم توسعه» نموده است.
متن مذکور صرفاً به روند انجام تکليف دستگاههاي اجرايي به ثبت حقوق و مزاياي مقامات روسا و مديران دستگاههاي موضوع ماده (29) پرداخته است و در خصوص ساير تکاليف قانوني دولت سکوت دارد و مشخص نيست، دولت در چه زماني ميخواهد به تکليف قانوني خود در اين خصوص عمل نمايد.
در حالي که حکم قانون صرفاً شامل مقامات، رؤسا و مديران است. در بخشنامه ابلاغ دستورالعمل مذکور حکم قانون به کليه کارکنان دستگاههاي اجرايي تسري پيدا کرده که برخلاف حکم قانونگذار و توسعه محدوده قانون بوده و مغاير ماده (29) قانون برنامه ششم است. سنگ بزرگ گرفتن، علامت نزدن است
در دستورالعمل مذکور بر خلاف حکم ماده (29) برنامه ششم، نحوه دسترسي دستگاههاي نظارتي و دسترسي عموم به اطلاعات مربوط به حقوق و مزاياي پرداختي به مقامات و روسا و مديران و سطوح آنها را به طي دوره آزمايشي منوط کرده است، در حالي که دولت به موجب ماده (29) مکلف بوده در سال اول برنامه نسبت به راهاندازي سامانه ثبت حقوق و مزايا و ايجاد امکان دسترسي به اين سامانه براي نهادهاي نظارتي و عموم مردم اقدام ميکرده است نه اينکه پس از گذشت مهلت قانوني دستورالعمل نحوه ورود اطلاعات به سامانه را ابلاغ نموده و نحوه دسترسي دستگاههاي نظارتي و سطح آن را موکول به زمان موهوم پايان دوره آزمايشي نمايد.
در ماده (29) برنامه ششم، هيچگونه حکمي براي تعيين سطح دسترسي دستگاههاي نظارتي و عموم به اطلاعات مربوط به حقوق و مزاياي پرداختي به مقامات و روسا و مديران در سامانه ثبت حقوق و مزايا وجود ندارد و قانونگذار به صورت مطلق حکم به دسترسي دستگاههاي نظارتي و عموم به سامانه ثبت حقوق و مزايا داده است در حالي که بر خلاف حکم صريح قانونگذار در اين خصوص در دستورالعمل، اولاً سطح دسترسي قائل شده است ثانياً تعيين سطح دسترسي به سامانه در صلاحيت هيئت وزيران دانسته شده است.
به گزارش فارس، در متن اين نامه خطاب به جمشيد انصاري معاون رئيسجمهور و رئيس سازمان امور اداري و استخدامي آمده است: در مورد دستورالعمل سامانه ثبت حقوق و مزايا، موضوع ماده (29) قانون برنامه ششم توسعه ابلاغي 18/02/1397 به امضاي جنابعالي؛ نکاتي لازم به ذکر است:
همانگونه که ميدانيد پس از افشاي پرداخت حقوق نامشروع در برخي از دستگاههاي اجرايي که نفرت و اعتراض عموم را برانگيخت، رهبري با صراحت از اين آزمندي با الفاظ و عباراتي مانند «هجوم به ارزشها»، «نامشروع»، «غيرمنصفانه»، «ظالمانه»، «گناه» و «خيانت به آرمانهاي انقلاب اسلامي» ياد کرد. در اين فضا، مجلس شوراي اسلامي به موجب
ماده (29) قانون برنامه ششم توسعه دولت را به راهاندازي سامانه ثبت حقوق و مزاياي مقامات،رؤسا و مسئولان و ايجاد امکان دسترسي به اين سامانه براي نهادهاي نظارتي و عموم مردم در سال اول برنامه مکلف کرده است.
متأسفانه دولت، با وجود ادعاي شفافيت و شعارهايي که در اين راستا ميدهد، برخلاف حکم صريح قانونگذار در سال اول برنامه اين تکليف قانوني را انجام نداد که همين امر نيز موجب شد سازمان مردم نهاد ديدهبان شفافيت و عدالت در اين خصوص موضعگيري نموده و انجام اين تکليف قانوني را که در راستاي تحقق شعار ضرورت ايجاد شفافيت و تأمين حق شهروندان در دسترسي به اطلاعات بود مطالبه نمايد.
دولت پس از گذشت بيش از يک سال از لازمالاجرا شدن قانون برنامه ششم توسعه و سپري شدن مهلت انجام وظيفه (سال اول برنامه) و پس از مطالبات سازمان مردم نهاد ديدهبان شفافيت و عدالت و رسانهها اقدام به ابلاغ متني با عنوان «دستورالعمل سامانه ثبت حقوق و مزايا موضوع ماده (29) قانون برنامه ششم توسعه» نموده است.
متن مذکور صرفاً به روند انجام تکليف دستگاههاي اجرايي به ثبت حقوق و مزاياي مقامات روسا و مديران دستگاههاي موضوع ماده (29) پرداخته است و در خصوص ساير تکاليف قانوني دولت سکوت دارد و مشخص نيست، دولت در چه زماني ميخواهد به تکليف قانوني خود در اين خصوص عمل نمايد.
در حالي که حکم قانون صرفاً شامل مقامات، رؤسا و مديران است. در بخشنامه ابلاغ دستورالعمل مذکور حکم قانون به کليه کارکنان دستگاههاي اجرايي تسري پيدا کرده که برخلاف حکم قانونگذار و توسعه محدوده قانون بوده و مغاير ماده (29) قانون برنامه ششم است. سنگ بزرگ گرفتن، علامت نزدن است
در دستورالعمل مذکور بر خلاف حکم ماده (29) برنامه ششم، نحوه دسترسي دستگاههاي نظارتي و دسترسي عموم به اطلاعات مربوط به حقوق و مزاياي پرداختي به مقامات و روسا و مديران و سطوح آنها را به طي دوره آزمايشي منوط کرده است، در حالي که دولت به موجب ماده (29) مکلف بوده در سال اول برنامه نسبت به راهاندازي سامانه ثبت حقوق و مزايا و ايجاد امکان دسترسي به اين سامانه براي نهادهاي نظارتي و عموم مردم اقدام ميکرده است نه اينکه پس از گذشت مهلت قانوني دستورالعمل نحوه ورود اطلاعات به سامانه را ابلاغ نموده و نحوه دسترسي دستگاههاي نظارتي و سطح آن را موکول به زمان موهوم پايان دوره آزمايشي نمايد.
در ماده (29) برنامه ششم، هيچگونه حکمي براي تعيين سطح دسترسي دستگاههاي نظارتي و عموم به اطلاعات مربوط به حقوق و مزاياي پرداختي به مقامات و روسا و مديران در سامانه ثبت حقوق و مزايا وجود ندارد و قانونگذار به صورت مطلق حکم به دسترسي دستگاههاي نظارتي و عموم به سامانه ثبت حقوق و مزايا داده است در حالي که بر خلاف حکم صريح قانونگذار در اين خصوص در دستورالعمل، اولاً سطح دسترسي قائل شده است ثانياً تعيين سطح دسترسي به سامانه در صلاحيت هيئت وزيران دانسته شده است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 27
رئيس مجلس خبرگان: دادگاه مفسدان و اخلالگران اقتصادي علني برگزار شود
رئيس خبرگان با تأکيد بر برگزاري علني مفسدان و اخلالگران اقتصادي گفت: برگزاري دادگاههاي علني اين افراد بر اعتماد عمومي جامعه اثر مثبت ميگذارد و مردم را به انقلاب و نظام دلگرم ميكند.به گزارش رسا، آيتالله جنتي رئيس كميسيون تحقيق مجلس خبرگان رهبري ضمن تبريك حلول ماه ذيالحجه و اعياد اين ماه شريف با انتقاد از برخي نابسامانيهاي اقتصادي و بروز مشكلات معيشتي براي مردم گفت: اوضاع امروز كشور از نظر مسائل اقتصادي و آشفتگي بازار به ويژه بازار سكه و ارز اسباب نگراني است.وي با اشاره به اينكه اين شرايط موجب در تنگنا قرار گرفتن مردم در معيشت شده است، افزود: اين وضعيت ممكن است برخي آسيبهاي اجتماعي را به دنبال داشته باشد، لذا همه به ويژه دولتمردان وظيفه دارند با دادن اميد به جامعه براي اصلاح وضع موجود و بهتر شدن اوضاع اقتصادي كشور مثل اول انقلاب حركت انقلابي كنند.رئيس مجلس خبرگان رهبري تصريح كرد: انقلاب اختصاص به سال 57 ندارد، در حال حاضر هم تمام اركان نظام بايد انقلابي باشند و امروز با يك حركت انقلابي ميتوان اوضاع را اصلاح كرد و لازم است كه واقعاً اين حركت شروع شود.آيتالله جنتي با تأكيد بر اينكه دشمن تلاش ميكند مردم را نسبت به نظام و آينده انقلاب نگران كند، گفت: آمريكا و دشمنان انقلاب اسلامي هميشه در حال توطئه بوده و اخيراً نيز در تلاش هستند مردم را براي شورش و تقابل با نظام تحريك كنند اما با كمك خداوند و همراهي مردم و مسئولان، دشمنان انقلاب بالاخص آمريكا اين آرزو را به گور خواهند برد.
رئيس مجلس خبرگان اظهار داشت: مقام معظم رهبري مكرراً از نهادهايي مانند حوزه علميه، خبرگان رهبري، شوراي نگهبان و ساير دستگاهها خواستهاند انقلابي باشند و انقلابي عمل كنند و اگر مردم از مسئولان، عمل انقلابي ببينند قطعاً پشتيباني خواهند كرد و با دلگرمي پشت نظام خواهند ايستاد.آيتالله جنتي در پايان ضمن قدرداني از اقدام انقلابي قوه قضائيه و تدبير رئيس دستگاه قضا در برخورد قاطعانه با مفسدان اقتصادي گفت: لازم است دادگاه مفسدان و اخلالگران اقتصادي به صورت علني برگزار شود؛ چراكه برگزاري دادگاههاي علني اين افراد بر اعتماد عمومي جامعه اثر مثبت ميگذارد و مردم را به انقلاب و نظام دلگرم ميكند.
رئيس مجلس خبرگان اظهار داشت: مقام معظم رهبري مكرراً از نهادهايي مانند حوزه علميه، خبرگان رهبري، شوراي نگهبان و ساير دستگاهها خواستهاند انقلابي باشند و انقلابي عمل كنند و اگر مردم از مسئولان، عمل انقلابي ببينند قطعاً پشتيباني خواهند كرد و با دلگرمي پشت نظام خواهند ايستاد.آيتالله جنتي در پايان ضمن قدرداني از اقدام انقلابي قوه قضائيه و تدبير رئيس دستگاه قضا در برخورد قاطعانه با مفسدان اقتصادي گفت: لازم است دادگاه مفسدان و اخلالگران اقتصادي به صورت علني برگزار شود؛ چراكه برگزاري دادگاههاي علني اين افراد بر اعتماد عمومي جامعه اثر مثبت ميگذارد و مردم را به انقلاب و نظام دلگرم ميكند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 79
رئيسجمهور بايد در دولت خانهتكاني كند
محمدرضا باهنر در گفت و گو با رسالت گفت:
رئيس جمهور بايد در هيئت دولت خانه تکاني کند.
محمدرضا باهنر، دبير کل جامعه اسلامي مهندسين و عضو پيشين هيئت رئيسه مجلس شوراي اسلامي که کمتر در رسانه ها حضور دارد، در گفت و گو با روزنامه رسالت، نقاط ضعف و قوت مجلس کنوني، به نحوه عملکرد دولت و دليل ثبت نام نکردن خود را در مجلس دهم بازگو کرد. محمدرضا باهنر ، رويکرد و تدبيرهاي دولت يازدهم و دوازدهم، براي پيشرفت اقتصاد کشور را مناسب دانست و گفت: دولت تدابيرش بد نيست، اما به شدت محافظه کار است و به اين سادگي حرکت نمي کند، بعضي از اعضاي دولت هم که سن بالايي دارند و توان کار ندارند، رئيس جمهور بايد يک خانه تکاني در هيئت دولت انجام دهد.
در مجلس دهم ثبت نام نکرديد؛ چطور متوجه شديد بايد کنار بکشيد؟
تا به حال چندين بار به اين سوال پاسخ دادم، زماني که من در مجلس ثبت نام نکردم فعالان سياسي حدس و گمان هاي متفاوتي مي زدند، يکي
مي گفت مي خواهد براي رياست جمهوري آماده بشود، ديگري مي گفت ترسيد راي نياورد، هرکسي حدس و گماني داشت اما پاسخ من به مننقدين خودم اين بود که اگر شما بيست و هشت سال يک راهي را رفتيد و سال بيست و نهم هم حوصله کرديد بعد به من بگوييد چرا ثبت نام نکردم.
واقعيت اين است که احساس مي کردم ديگر انگيزه کار کردن سنگين و فعال را در مجلس ندارم، بعد از پيروزي انقلاب تقريبا متوسط دوره نمايندگي هر فرد يک و نيم دوره بوده است، يعني اگر دوره کل نماينده ها را باهم تقسيم کنيم، هر نماينده يک و نيم دوره تاب آورده است، حال هفت دوره تاب آوردن صبر و حوصله زيادي مي خواهد.
به همين دليل بود که من ثبت نام نکردم و همان زمان هم توضيح دادم، ولي من اين موضوع را محرمانه نگه داشتم چون اگر از اطرافيان و مقامات و مسئولين سياسي هرکس متوجه مي شد که من ديگر قصد
ثبت نام در مجلس را ندارم باز هم اصرار کنند و تکليف شرعي به گردنم بگذارند. براي اين که اين اتفاق نيفتد اين موضوع را کاملا محرمانه نگه داشتم، طوري که حتي دوستان جامعه مهندسين هم نمي دانستند، بعد از اين هم که به مجلس رفتم بسياري از دوستان نقد کردند، آقاي دکتر لاريجاني که رئيس ما بودند معترض بودند که شما براي اينکه ثبت نام نکنيد بايد اجازه بزرگتر ها را مي گرفتيد. ما هم به شوخي گفتيم براي بله گفتن به اجازه بزرگتر نياز است.
من به اين تحليل که عده اي مي گويند از ترس راي نياوردن در مجلس ثبت نام نکردم، دو دليل نقض دارم؛ اين مورد را ما قبلا داشتيم اين طور نبوده که اين
رقابت ها بار اول باشد و بترسم که راي نياورم، مجلس ششم هم خيلي وضع خراب بود و ما مي دانستيم که راي نمي آوريم اما ثبت نام کرديم و فعال هم بوديم.
دليل نقض دوم؛ من اگر خودم شخصا مي خواستم به مجلس بيايم مي توانستم از کرمان کانديد شوم، چون نمايندگان محترم کرمان آقاي دکتر زارع و ديگران خيلي به من محبت کردند، البته نمي دانستند که من قصد ثبت نام ندارم، اصرار داشتند که شما از کرمان کانديد شويد ما هم در ستاد شما فعاليت مي کنيم.
هنوز هم تقريبا همه مي دانند من اگر از کرمان ثبت نام کنم راي مي آورم، بنابراين اين دو دليل، آن تحليل را نقض مي کند، اين که در مجلس ثبت نام نکردم از ترس راي نياوردن نبود، من ديگر انگيزه به مجلس رفتن را نداشتم.
فکر مي کنيد يک نقطه قوت و يک نقطه ضعف مجلس دهم چيست ؟
فکر مي کنم مجلس دهم اولين مجلسي است که يک فراکسيون اکثريت ندارد؛ يعني سه فراکسيون دارد ، اين ها براي اينکه فراکسيون اکثريت بشوند بايد دوتاي آن ها با هم ائتلاف کنند، تا قبل از اين هميشه مجلس از لحاظ سياسي يک فراکسيون اکثريت داشت و يک اقليت، فراکسيون هاي صنفي و امثالهم زياد هستند اما فراکسيون سياسي شايد از مجلس اول تا نهم همه يا اکثريت يا اقليت بودند.
اما مجلس دهم فراکسيون اکثريت ندارد، به همين دليل کار کردن در اين مجلس سخت است، رئيس مجلس هم براي کار کردن گرفتار است. بعضي از اتفاقات را هم مي بينيم که تقريبا غير مترقبه است، به طور مثال در اسفند ماه مجلس سه وزير را استيضاح کرد به استيضاح هيچ کدام هم راي ندادند و هر سه دوباره ابقا شدند.
اين براي مجلس خوب نيست، اين استيضاح هاي بي نتيجه يعني چه؟ اگر استيضاح مي کنيد به آن راي بدهيد، اگر هم راي نمي دهيد
استيضاح نکنيد.
افکار عمومي ممکن است با اين عملکرد، مجلس دهم را سبک بشمرند، من سبک نمي شمرم بلکه معتقدم ساختار مجلس دهم طوري است که اين کارها و هماهنگي ها را نمي توانند انجام دهند.
يعني شما اين را نقطه قوت ارزيابي مي کنيد؟
با وجود اين سه فراکسيوني، مديريت مجلس کار بسيار سختي است، هم مديريتي که آقاي لاريجاني مي کند و هم کارهايي که فراکسيون ها انجام مي دهند، در هر صورت بايد تلاش کنند که فراکسيون ها تعامل قوي تر داشته باشند.
به نظر شما مجلس توانايي کنترل عملکرد دولت را دارد؟
طبق مضاميني كه مقام معظم رهبري به آن اشاره کردند؛ مجلس وظيفه اش
ترسيم نقشه راه است و دولت بايد در اين نقشه حرکت کند، اين مسئله يک اما دارد، اين که نقشه راهي که مجلس تعيين مي کند دولت بايد توانايي حرکت در اين مسير را داشته باشد.
نمي شود بدون اينکه ابزار لازم را در اختيار دولت باشد، توقع حرکت در آن مسير را داشته باشيم، يعني دست دولت را ببنديم و به پاهايش وزنه هاي سنگين وصل کنيم و توقع دويدن داشته باشيم.
اينکه مجلس توان عملکرد دولت را داشته باشد بستگي به طراحي نقشه براي دولت توسط مجلس دارد.
به طور مثال ما الان حدود ۴۰۰ هزار ميليارد تومان پروژه نيمه تمام در تمام کشور داريم، اين پروژه ها از زمان احمدي نژاد و قبل از ايشان کلنگ خورده است و همينطور تا به امروز نيمه تمام مانده است، نماينده جديدي که به مجلس مي آيد قبل اينکه انتخاب بشود تا زماني که به مجلس راه پيدا مي کند به مردم وعده اتمام اين پروژه ها را مي دهد و قول مي دهد که چون منطقه ما مظلوم و محروم است من يکسري پروژه جديد هم شروع مي کنم.
ايشان راي مي آورد و وارد مجلس مي شود، چندين ماه هم در مجلس به همه چيز اعتراض مي کند و بسيار هم فعال است، به تمام وزرا معترض است که چرا اين پروژه ها تمام نمي شود تا اينکه مي گويند براي اتمام اين پروژه ها ۴۰۰ هزار ميليارد تومان هزينه لازم است ، لذا دولت نمي تواند ۴۰۰ هزار ميليارد تومان را در يک سال تامين کند و اين توقع بي جايي است.
بسياري از اين پروژه ها بايد واگذار شوند، حتي به عقيده من يکسري از اين ها را مي شود رايگان به بخش خصوصي واگذار کنند، به طور مثال پروژه نيمه تمام بيمارستاني که الان ۵ سال از کلنگ زدن آن مي گذرد و تازه ۳۰ درصد آن پيش رفته، تکميل شدنش ۱۵ سال زمان مي برد، اما اگر به بخش خصوصي واگذار شود ، يک يا دوسال آماده خواهد شد، که اين کار به نفع اقتصاد ملي است.
اما به اينجا که مي رسد نماينده رضايت نمي دهد و مي گويد که نبايد به بخش خصوصي واگذار شود، چرا بخش خصوصي فقط سود کند.
بنابراين اينکه مي گويند مجلس بايد دولت را وادار به انجام کارهايي کند که مي گويد، کارهايي که مجلس مي گويد اول بايد ممکن و عملياتي باشد اگر تصميمات مجلس عملياتي بود و دولت به آن عمل نکند آن وقت مي شود اعتراض کنند که ما بودجه، ابزار، نقشه و اجازه هاي لازم را به دولت داديم حال چرا اين کار را نکرد
اما خيلي وقت ها مجلس از دولت کارهايي مي خواهد که در توان دولت نيست و نمي تواند انجام دهد.
شما فکر مي کنيد تا کنون مجلس چه ابزاري را در اختيار دولت قرار داده که دولت در آن زمينه موفق نبوده است؟
مجلس مي خواهد عمليات هاي عمراني کشور زودتر به پايان برسد اما دولت بودجه ندارد.
راي دادن به انجام کاري،هنر نيست، مهم اين است که امکانات فراهم شود، موانع مفقود و مقتضي هم موجود باشد.
به نظر شما رويکرد دولت براي پيشرفت اقتصاد کشور تا کنون مناسب بوده؟
دولت تدابيرش بد نيست، البته بگذريم از اين دو سه ماه اخير که در جريان بحران و مشکلات بعضي از تدابيرش قابل نقد است، علتش هم اين است که مسئوليني که در دولت هستند مدير زمان بحران نيستند، حتي خود مسئولين هم در جلسات خصوصي خودشان مي گويند که ما مدير زمان بحران نيستيم، مدير زمان عادي هستيم.
از اين که بگذريم تدابير دولت نسبتا بد نبوده است، ولي ما براي دولت به دو يا سه مشخصه باهم نياز داريم، بايد مدبر باشد و شجاعت تصميم گيري داشته باشد و هم توان قدرت و اجرا داشته باشد، به طور مثال دولت نهم و دهم توان اجرا داشت، پر تحرک بود اما خرد جمعي را قبول نداشت، بسياري از کارها را با تدبير برويم جلو يا خوب در مي آيد يا بد، ببينيم چه مي شود؛ انجام مي داد.
هزينه ها انجام مي شد، از منابع انساني و مالي ما صرف مي شد اما به نتيجه مطلوب هم نمي رسيد.
دولت يازدهم و دوازدهم تدبيرش خوب است، اما به شدت محافظه کار
است و به اين سادگي حرکت نمي کند، بعضي از اعضاي دولت هم که سن بالايي دارند و توان کار ندارند، بنابراين در بحران هاي اخير من معتقدم که بايد دولت را حمايت کرد.
رئيس جمهور هم بايد يک خانه تکاني در هيئت دولت انجام دهد، آنهايي که واقعا توان جسمي و فکري ندارند را بازنشسته کند، چون بعضي هستند واقعا مدبرند اما از نظر سن و سال نمي توانند در روز ۱۵ يا ۲۰ ساعت کار کنند.
با توجه به خروج آمريکا از برجام، شما برجام اروپايي را چگونه مي بينيد؟
ما در حال حاضر يک جنگ اقتصادي تمام عيار با ۵+۱ و در اصل با آمريکا داريم، در اين جنگ اقتصادي، عملا جنگ نظامي از وزارت دفاع آمريکا به وزارت خزانه داري اين کشور سپرده شده است.
ما بعد از خروج آمريکا از برجام بايد با اروپا در مورد برجام مذاکره و صحبت کنيم و به يکسري منافع متقابل برسيم، اگر اروپا هم از اين توافق خارج شد آخرين راه حل و درمان اين است که ما هم از آن خارج شويم.
اما خروج ما از برجام به معناي امروز در دنيا يعني اعلان جنگ، يعني ما مي خواهيم برنامه هسته اي خودمان را تقويت کنيم، چرا که آمريکا برداشتش از تقويت هسته اي ما، نظامي است، هرچقدر هم ما بگوييم که صلح آميز است، مي گويند صلح آميز به اندازه کافي داريد.
درست هم مي گويند ما الان براي مناقع صلح آميز هم اورانيوم ۳ درصدي
داريم و هم مي توانيم ۱۰ درصدي توليد کنيم.
با وجود اين که برخي از شرکت هاي اروپايي از ايران خارج شدند يا قصد خروج دارند، آيا اروپا به برجام پايبند
مي ماند؟
رئيس جمهور فرانسه مي گويد من موافق نبودم که آمريکا از برجام خارج شود، اما در حال حاضر با اين وضعيت هم مي خواهيم که برجام ادامه پيدا کند اما من مديرعامل شرکت توتال نيستم، توتال بايد منافع شخصي و شرکتي خودش را در نظر بگيرد.
يا همين چند روز اخير رنو اعلام کرد که مي خواهم شرکت خود را در ايران تعطيل کنم و در آفريقا سرمايه گذاري کنم، ما نمي توانيم
پيش بيني کنيم که رفتار اروپايي ها چگونه خواهد بود بايد صبر کنيم تا سياست هايشان را ببينيم.
به نظر شما بعد از تحريم نفت ايران، وضعيت چگونه خواهد شد؟
بعد از تحريم هاي اقتصادي و رفتن شرکت هاي اروپايي از ايران، آمريکا طرح تحريم نفت ايران را کليد زد که ما هم گفتيم اگر ايران نتواند نفت بفروشد کل منطقه هم نمي تواند نفت بفروشد. چرا که قرار سازمان اوپک بر اين بود که از نفت به عنوان يک حربه سياسي استفاده نکند.
ما اين توان را داريم که اگر نفت ما تحريم شود و به فروش نرسد، فروش نفت کل منطقه را هم متوقف کنيم، طبيعتا غوغايي هم در دنيا اتفاق مي افتد، اگر يک جنگ جدي در تنگه هرمز رخ دهد خريداران نفت بايد منتظر نفت هر بشکه ۲۰۰/۳۰۰ دلاري باشند.
بنابراين ما از اهرم هايي استفاده خواهيم کرد تا آنها از نفت به عنوان يک حربه سياسي سوء استفاده نکنند، اروپا بايد اين تضمين را به ما بدهد که در فروش نفت خللي ايجاد نمي شود و پول نفتي که مي گيريم در اختيار خودمان است و مي توانيم هر کالايي که نياز داشتيم بخريم، البته ما کالاي تحريمي نمي توانيم بخريم و اصلا قصد خريد چنين کالاهايي را هم نداريم.
اما اگر ما در دارو و کالاهاي اساسي خود با مانع روبه رو شويم آن زمان ما حتما تلافي مي کنيم، بنابراين اين مذاکره بهتر است به نتايج خوبي برسد، اروپايي ها بايد موقعيت را بسنجند که منافع و مضراتشان در حمايت از برجام چيست و من اميدوارم که همه تلاش خودشان را بکنند که بي عقلي ترامپ براي عدم حضورش در برجام را جبران کنند.
از آن جايي که اقتصاد و سياست اروپا به شدت به آمريکا وابسته است، فکر مي کنيد چه تضميني وجود دارد که اروپا هم مثل آمريکا زير توافق نزند؟
در حال حاضر نياز نيست ما کار جددي براي حفظ برجام انجام دهيم، يکسري تعهدات را در برجام قبول کرديم،اگر چندين ماه هم طول بکشد ما چيزي از دست نمي دهيم ، اگر تا ۶ ماه ديگر مشخص شد که اروپا هم پايبند نيست، ما هم مي توانيم از برجام خارج شويم.
اروپا و آمريکا به دنبال کاهش قدرت نفوذ ايران در منطقه هستند و مي خواهند برجام موشکي را به ايران تحميل کنند؛ شما چطور فکر مي کنيد؟
ما هيچ مذاکره اي در اين موارد با اروپا و آمريکا نخواهيم داشت، مذاکره اي که مي کنيم فقط در مورد برجام است، قدرت موشکي و دفاعي ما هيچ وقت مورد مذاکره قرار نخواهد گرفت، هر زماني که اروپا بخواهد از برجام خارج شود چه 6 ماه چه دو سال ديگر، ما هم از اين توافق خارج خواهيم شد.
در حال حاضر ضرورت ندارد که از برجام خارج شويم اما اگر کار به جايي برسد که نتوانيم از منافع برجام استفاده کنيم ما هم خارج مي شويم. اروپا بايد بفهمد که اگر منافع برجام براي ما تامين نشود، ديگر به اين توافق پايبند نخواهيم ماند.
رئيس جمهور بايد در هيئت دولت خانه تکاني کند.
محمدرضا باهنر، دبير کل جامعه اسلامي مهندسين و عضو پيشين هيئت رئيسه مجلس شوراي اسلامي که کمتر در رسانه ها حضور دارد، در گفت و گو با روزنامه رسالت، نقاط ضعف و قوت مجلس کنوني، به نحوه عملکرد دولت و دليل ثبت نام نکردن خود را در مجلس دهم بازگو کرد. محمدرضا باهنر ، رويکرد و تدبيرهاي دولت يازدهم و دوازدهم، براي پيشرفت اقتصاد کشور را مناسب دانست و گفت: دولت تدابيرش بد نيست، اما به شدت محافظه کار است و به اين سادگي حرکت نمي کند، بعضي از اعضاي دولت هم که سن بالايي دارند و توان کار ندارند، رئيس جمهور بايد يک خانه تکاني در هيئت دولت انجام دهد.
در مجلس دهم ثبت نام نکرديد؛ چطور متوجه شديد بايد کنار بکشيد؟
تا به حال چندين بار به اين سوال پاسخ دادم، زماني که من در مجلس ثبت نام نکردم فعالان سياسي حدس و گمان هاي متفاوتي مي زدند، يکي
مي گفت مي خواهد براي رياست جمهوري آماده بشود، ديگري مي گفت ترسيد راي نياورد، هرکسي حدس و گماني داشت اما پاسخ من به مننقدين خودم اين بود که اگر شما بيست و هشت سال يک راهي را رفتيد و سال بيست و نهم هم حوصله کرديد بعد به من بگوييد چرا ثبت نام نکردم.
واقعيت اين است که احساس مي کردم ديگر انگيزه کار کردن سنگين و فعال را در مجلس ندارم، بعد از پيروزي انقلاب تقريبا متوسط دوره نمايندگي هر فرد يک و نيم دوره بوده است، يعني اگر دوره کل نماينده ها را باهم تقسيم کنيم، هر نماينده يک و نيم دوره تاب آورده است، حال هفت دوره تاب آوردن صبر و حوصله زيادي مي خواهد.
به همين دليل بود که من ثبت نام نکردم و همان زمان هم توضيح دادم، ولي من اين موضوع را محرمانه نگه داشتم چون اگر از اطرافيان و مقامات و مسئولين سياسي هرکس متوجه مي شد که من ديگر قصد
ثبت نام در مجلس را ندارم باز هم اصرار کنند و تکليف شرعي به گردنم بگذارند. براي اين که اين اتفاق نيفتد اين موضوع را کاملا محرمانه نگه داشتم، طوري که حتي دوستان جامعه مهندسين هم نمي دانستند، بعد از اين هم که به مجلس رفتم بسياري از دوستان نقد کردند، آقاي دکتر لاريجاني که رئيس ما بودند معترض بودند که شما براي اينکه ثبت نام نکنيد بايد اجازه بزرگتر ها را مي گرفتيد. ما هم به شوخي گفتيم براي بله گفتن به اجازه بزرگتر نياز است.
من به اين تحليل که عده اي مي گويند از ترس راي نياوردن در مجلس ثبت نام نکردم، دو دليل نقض دارم؛ اين مورد را ما قبلا داشتيم اين طور نبوده که اين
رقابت ها بار اول باشد و بترسم که راي نياورم، مجلس ششم هم خيلي وضع خراب بود و ما مي دانستيم که راي نمي آوريم اما ثبت نام کرديم و فعال هم بوديم.
دليل نقض دوم؛ من اگر خودم شخصا مي خواستم به مجلس بيايم مي توانستم از کرمان کانديد شوم، چون نمايندگان محترم کرمان آقاي دکتر زارع و ديگران خيلي به من محبت کردند، البته نمي دانستند که من قصد ثبت نام ندارم، اصرار داشتند که شما از کرمان کانديد شويد ما هم در ستاد شما فعاليت مي کنيم.
هنوز هم تقريبا همه مي دانند من اگر از کرمان ثبت نام کنم راي مي آورم، بنابراين اين دو دليل، آن تحليل را نقض مي کند، اين که در مجلس ثبت نام نکردم از ترس راي نياوردن نبود، من ديگر انگيزه به مجلس رفتن را نداشتم.
فکر مي کنيد يک نقطه قوت و يک نقطه ضعف مجلس دهم چيست ؟
فکر مي کنم مجلس دهم اولين مجلسي است که يک فراکسيون اکثريت ندارد؛ يعني سه فراکسيون دارد ، اين ها براي اينکه فراکسيون اکثريت بشوند بايد دوتاي آن ها با هم ائتلاف کنند، تا قبل از اين هميشه مجلس از لحاظ سياسي يک فراکسيون اکثريت داشت و يک اقليت، فراکسيون هاي صنفي و امثالهم زياد هستند اما فراکسيون سياسي شايد از مجلس اول تا نهم همه يا اکثريت يا اقليت بودند.
اما مجلس دهم فراکسيون اکثريت ندارد، به همين دليل کار کردن در اين مجلس سخت است، رئيس مجلس هم براي کار کردن گرفتار است. بعضي از اتفاقات را هم مي بينيم که تقريبا غير مترقبه است، به طور مثال در اسفند ماه مجلس سه وزير را استيضاح کرد به استيضاح هيچ کدام هم راي ندادند و هر سه دوباره ابقا شدند.
اين براي مجلس خوب نيست، اين استيضاح هاي بي نتيجه يعني چه؟ اگر استيضاح مي کنيد به آن راي بدهيد، اگر هم راي نمي دهيد
استيضاح نکنيد.
افکار عمومي ممکن است با اين عملکرد، مجلس دهم را سبک بشمرند، من سبک نمي شمرم بلکه معتقدم ساختار مجلس دهم طوري است که اين کارها و هماهنگي ها را نمي توانند انجام دهند.
يعني شما اين را نقطه قوت ارزيابي مي کنيد؟
با وجود اين سه فراکسيوني، مديريت مجلس کار بسيار سختي است، هم مديريتي که آقاي لاريجاني مي کند و هم کارهايي که فراکسيون ها انجام مي دهند، در هر صورت بايد تلاش کنند که فراکسيون ها تعامل قوي تر داشته باشند.
به نظر شما مجلس توانايي کنترل عملکرد دولت را دارد؟
طبق مضاميني كه مقام معظم رهبري به آن اشاره کردند؛ مجلس وظيفه اش
ترسيم نقشه راه است و دولت بايد در اين نقشه حرکت کند، اين مسئله يک اما دارد، اين که نقشه راهي که مجلس تعيين مي کند دولت بايد توانايي حرکت در اين مسير را داشته باشد.
نمي شود بدون اينکه ابزار لازم را در اختيار دولت باشد، توقع حرکت در آن مسير را داشته باشيم، يعني دست دولت را ببنديم و به پاهايش وزنه هاي سنگين وصل کنيم و توقع دويدن داشته باشيم.
اينکه مجلس توان عملکرد دولت را داشته باشد بستگي به طراحي نقشه براي دولت توسط مجلس دارد.
به طور مثال ما الان حدود ۴۰۰ هزار ميليارد تومان پروژه نيمه تمام در تمام کشور داريم، اين پروژه ها از زمان احمدي نژاد و قبل از ايشان کلنگ خورده است و همينطور تا به امروز نيمه تمام مانده است، نماينده جديدي که به مجلس مي آيد قبل اينکه انتخاب بشود تا زماني که به مجلس راه پيدا مي کند به مردم وعده اتمام اين پروژه ها را مي دهد و قول مي دهد که چون منطقه ما مظلوم و محروم است من يکسري پروژه جديد هم شروع مي کنم.
ايشان راي مي آورد و وارد مجلس مي شود، چندين ماه هم در مجلس به همه چيز اعتراض مي کند و بسيار هم فعال است، به تمام وزرا معترض است که چرا اين پروژه ها تمام نمي شود تا اينکه مي گويند براي اتمام اين پروژه ها ۴۰۰ هزار ميليارد تومان هزينه لازم است ، لذا دولت نمي تواند ۴۰۰ هزار ميليارد تومان را در يک سال تامين کند و اين توقع بي جايي است.
بسياري از اين پروژه ها بايد واگذار شوند، حتي به عقيده من يکسري از اين ها را مي شود رايگان به بخش خصوصي واگذار کنند، به طور مثال پروژه نيمه تمام بيمارستاني که الان ۵ سال از کلنگ زدن آن مي گذرد و تازه ۳۰ درصد آن پيش رفته، تکميل شدنش ۱۵ سال زمان مي برد، اما اگر به بخش خصوصي واگذار شود ، يک يا دوسال آماده خواهد شد، که اين کار به نفع اقتصاد ملي است.
اما به اينجا که مي رسد نماينده رضايت نمي دهد و مي گويد که نبايد به بخش خصوصي واگذار شود، چرا بخش خصوصي فقط سود کند.
بنابراين اينکه مي گويند مجلس بايد دولت را وادار به انجام کارهايي کند که مي گويد، کارهايي که مجلس مي گويد اول بايد ممکن و عملياتي باشد اگر تصميمات مجلس عملياتي بود و دولت به آن عمل نکند آن وقت مي شود اعتراض کنند که ما بودجه، ابزار، نقشه و اجازه هاي لازم را به دولت داديم حال چرا اين کار را نکرد
اما خيلي وقت ها مجلس از دولت کارهايي مي خواهد که در توان دولت نيست و نمي تواند انجام دهد.
شما فکر مي کنيد تا کنون مجلس چه ابزاري را در اختيار دولت قرار داده که دولت در آن زمينه موفق نبوده است؟
مجلس مي خواهد عمليات هاي عمراني کشور زودتر به پايان برسد اما دولت بودجه ندارد.
راي دادن به انجام کاري،هنر نيست، مهم اين است که امکانات فراهم شود، موانع مفقود و مقتضي هم موجود باشد.
به نظر شما رويکرد دولت براي پيشرفت اقتصاد کشور تا کنون مناسب بوده؟
دولت تدابيرش بد نيست، البته بگذريم از اين دو سه ماه اخير که در جريان بحران و مشکلات بعضي از تدابيرش قابل نقد است، علتش هم اين است که مسئوليني که در دولت هستند مدير زمان بحران نيستند، حتي خود مسئولين هم در جلسات خصوصي خودشان مي گويند که ما مدير زمان بحران نيستيم، مدير زمان عادي هستيم.
از اين که بگذريم تدابير دولت نسبتا بد نبوده است، ولي ما براي دولت به دو يا سه مشخصه باهم نياز داريم، بايد مدبر باشد و شجاعت تصميم گيري داشته باشد و هم توان قدرت و اجرا داشته باشد، به طور مثال دولت نهم و دهم توان اجرا داشت، پر تحرک بود اما خرد جمعي را قبول نداشت، بسياري از کارها را با تدبير برويم جلو يا خوب در مي آيد يا بد، ببينيم چه مي شود؛ انجام مي داد.
هزينه ها انجام مي شد، از منابع انساني و مالي ما صرف مي شد اما به نتيجه مطلوب هم نمي رسيد.
دولت يازدهم و دوازدهم تدبيرش خوب است، اما به شدت محافظه کار
است و به اين سادگي حرکت نمي کند، بعضي از اعضاي دولت هم که سن بالايي دارند و توان کار ندارند، بنابراين در بحران هاي اخير من معتقدم که بايد دولت را حمايت کرد.
رئيس جمهور هم بايد يک خانه تکاني در هيئت دولت انجام دهد، آنهايي که واقعا توان جسمي و فکري ندارند را بازنشسته کند، چون بعضي هستند واقعا مدبرند اما از نظر سن و سال نمي توانند در روز ۱۵ يا ۲۰ ساعت کار کنند.
با توجه به خروج آمريکا از برجام، شما برجام اروپايي را چگونه مي بينيد؟
ما در حال حاضر يک جنگ اقتصادي تمام عيار با ۵+۱ و در اصل با آمريکا داريم، در اين جنگ اقتصادي، عملا جنگ نظامي از وزارت دفاع آمريکا به وزارت خزانه داري اين کشور سپرده شده است.
ما بعد از خروج آمريکا از برجام بايد با اروپا در مورد برجام مذاکره و صحبت کنيم و به يکسري منافع متقابل برسيم، اگر اروپا هم از اين توافق خارج شد آخرين راه حل و درمان اين است که ما هم از آن خارج شويم.
اما خروج ما از برجام به معناي امروز در دنيا يعني اعلان جنگ، يعني ما مي خواهيم برنامه هسته اي خودمان را تقويت کنيم، چرا که آمريکا برداشتش از تقويت هسته اي ما، نظامي است، هرچقدر هم ما بگوييم که صلح آميز است، مي گويند صلح آميز به اندازه کافي داريد.
درست هم مي گويند ما الان براي مناقع صلح آميز هم اورانيوم ۳ درصدي
داريم و هم مي توانيم ۱۰ درصدي توليد کنيم.
با وجود اين که برخي از شرکت هاي اروپايي از ايران خارج شدند يا قصد خروج دارند، آيا اروپا به برجام پايبند
مي ماند؟
رئيس جمهور فرانسه مي گويد من موافق نبودم که آمريکا از برجام خارج شود، اما در حال حاضر با اين وضعيت هم مي خواهيم که برجام ادامه پيدا کند اما من مديرعامل شرکت توتال نيستم، توتال بايد منافع شخصي و شرکتي خودش را در نظر بگيرد.
يا همين چند روز اخير رنو اعلام کرد که مي خواهم شرکت خود را در ايران تعطيل کنم و در آفريقا سرمايه گذاري کنم، ما نمي توانيم
پيش بيني کنيم که رفتار اروپايي ها چگونه خواهد بود بايد صبر کنيم تا سياست هايشان را ببينيم.
به نظر شما بعد از تحريم نفت ايران، وضعيت چگونه خواهد شد؟
بعد از تحريم هاي اقتصادي و رفتن شرکت هاي اروپايي از ايران، آمريکا طرح تحريم نفت ايران را کليد زد که ما هم گفتيم اگر ايران نتواند نفت بفروشد کل منطقه هم نمي تواند نفت بفروشد. چرا که قرار سازمان اوپک بر اين بود که از نفت به عنوان يک حربه سياسي استفاده نکند.
ما اين توان را داريم که اگر نفت ما تحريم شود و به فروش نرسد، فروش نفت کل منطقه را هم متوقف کنيم، طبيعتا غوغايي هم در دنيا اتفاق مي افتد، اگر يک جنگ جدي در تنگه هرمز رخ دهد خريداران نفت بايد منتظر نفت هر بشکه ۲۰۰/۳۰۰ دلاري باشند.
بنابراين ما از اهرم هايي استفاده خواهيم کرد تا آنها از نفت به عنوان يک حربه سياسي سوء استفاده نکنند، اروپا بايد اين تضمين را به ما بدهد که در فروش نفت خللي ايجاد نمي شود و پول نفتي که مي گيريم در اختيار خودمان است و مي توانيم هر کالايي که نياز داشتيم بخريم، البته ما کالاي تحريمي نمي توانيم بخريم و اصلا قصد خريد چنين کالاهايي را هم نداريم.
اما اگر ما در دارو و کالاهاي اساسي خود با مانع روبه رو شويم آن زمان ما حتما تلافي مي کنيم، بنابراين اين مذاکره بهتر است به نتايج خوبي برسد، اروپايي ها بايد موقعيت را بسنجند که منافع و مضراتشان در حمايت از برجام چيست و من اميدوارم که همه تلاش خودشان را بکنند که بي عقلي ترامپ براي عدم حضورش در برجام را جبران کنند.
از آن جايي که اقتصاد و سياست اروپا به شدت به آمريکا وابسته است، فکر مي کنيد چه تضميني وجود دارد که اروپا هم مثل آمريکا زير توافق نزند؟
در حال حاضر نياز نيست ما کار جددي براي حفظ برجام انجام دهيم، يکسري تعهدات را در برجام قبول کرديم،اگر چندين ماه هم طول بکشد ما چيزي از دست نمي دهيم ، اگر تا ۶ ماه ديگر مشخص شد که اروپا هم پايبند نيست، ما هم مي توانيم از برجام خارج شويم.
اروپا و آمريکا به دنبال کاهش قدرت نفوذ ايران در منطقه هستند و مي خواهند برجام موشکي را به ايران تحميل کنند؛ شما چطور فکر مي کنيد؟
ما هيچ مذاکره اي در اين موارد با اروپا و آمريکا نخواهيم داشت، مذاکره اي که مي کنيم فقط در مورد برجام است، قدرت موشکي و دفاعي ما هيچ وقت مورد مذاکره قرار نخواهد گرفت، هر زماني که اروپا بخواهد از برجام خارج شود چه 6 ماه چه دو سال ديگر، ما هم از اين توافق خارج خواهيم شد.
در حال حاضر ضرورت ندارد که از برجام خارج شويم اما اگر کار به جايي برسد که نتوانيم از منافع برجام استفاده کنيم ما هم خارج مي شويم. اروپا بايد بفهمد که اگر منافع برجام براي ما تامين نشود، ديگر به اين توافق پايبند نخواهيم ماند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 27
دريابان علي شمخاني: بخش خصوصي خطشكن اصلي نبرد اقتصادي باشد
شمخاني با بيان اينکه سازوکارهاي جديدي براي فعال سازي و مشارکت فعالان بخش خصوصي در عرصه تصميم سازي و تصميم گيري کلان کشور اتخاذ شده، گفت: بخش خصوصي ،
خط شکن اصلي نبرد اقتصادي باشد.به گزارش فارس، دريابان علي شمخاني نماينده مقام معظم رهبري و دبير شوراي عالي امنيت ملي در جلسه صبح ديروز هيئت نمايندگان اتاق بازرگاني، صنايع، معادن و کشاورزي تهران و فعالان بخش خصوصي اظهار داشت: بخش خصوصي در جنگ اقتصادي امروز، عهدهدار نقشي است که بسيج مردمي در هشت سال دفاع مقدس ايفا کرد.نماينده مقام معظم رهبري با بيان اينکه بخش خصوصي در مواجهه موفق با مهم ترين تهديدات کشور کارنامه درخشاني ارائه کرده است، خاطرنشان کرد: اگر در جنگ تحميلي با روشهاي مرسوم و کلاسيک و با استفاده انحصاري از ظرفيتهاي دولتي با دشمن مواجه ميشديم، هنوز صدام در پشت دروازههاي اهواز بود.شمخاني گفت: بسيج به عنوان ساختار برآمده از متن جامعه با
بهره گيري از ظرفيتهاي عظيم مردمي معادله جنگ نابرابر را به شکل شگفت آوري به نفع جمهوري اسلامي ايران تغيير داد.به گزارش فارس، دريابان شمخاني ادامه داد: در زماني که بزرگ ترين استراتژيستهاي نظامي جهان بر اساس ارزيابي معادلات نظامي معتقد بودند که ايران مغلوب جنگ خواهد بود؛ با وارد شدن بسيج و ورود امکانات، ابتکارات و انگيزههاي بالاي مردمي در جنگ؛ همه معادلات کلاسيک فرو ريخت و اراده مردم سلحشور ايران نقشههاي نظام سلطه را نقش برآب کرد.وي تصريح کرد: در جنگ اقتصادي امروز نيز که با ميدان داري آمريکا در حال انجام است و ابعادي به مراتب پيچيدهتر ازجنگ نظامي دارد، نيز تنها معادله تغيير دهنده موازنه غير قابل قبول کنوني، بازتوليد تجربيات و ظرفيتهاي عظيم مردمي و بخش خصوصي و حاکم شدن آن بر فضاي تصميم گيريها و سياستگذاريهاي اقتصادي است. دبير شوراي عالي امنيت ملي با اشاره به الزامات شکل گيري اين راهبرد جديد در نظام اقتصادي کشور اظهار داشت: غلبه نگاه ملي بر رويکردهاي صنفي و منافع شخصي، همراهي با مردم و داشتن برنامه جامع راهبردي براي نقش آفريني در اين عرصه از اولويتهاي غير قابل اجتنابي است که ميتواند بخش خصوصي واقعي و پيشرو را به خط شکن اصلي نبرد اقتصادي مبدل سازد.
خط شکن اصلي نبرد اقتصادي باشد.به گزارش فارس، دريابان علي شمخاني نماينده مقام معظم رهبري و دبير شوراي عالي امنيت ملي در جلسه صبح ديروز هيئت نمايندگان اتاق بازرگاني، صنايع، معادن و کشاورزي تهران و فعالان بخش خصوصي اظهار داشت: بخش خصوصي در جنگ اقتصادي امروز، عهدهدار نقشي است که بسيج مردمي در هشت سال دفاع مقدس ايفا کرد.نماينده مقام معظم رهبري با بيان اينکه بخش خصوصي در مواجهه موفق با مهم ترين تهديدات کشور کارنامه درخشاني ارائه کرده است، خاطرنشان کرد: اگر در جنگ تحميلي با روشهاي مرسوم و کلاسيک و با استفاده انحصاري از ظرفيتهاي دولتي با دشمن مواجه ميشديم، هنوز صدام در پشت دروازههاي اهواز بود.شمخاني گفت: بسيج به عنوان ساختار برآمده از متن جامعه با
بهره گيري از ظرفيتهاي عظيم مردمي معادله جنگ نابرابر را به شکل شگفت آوري به نفع جمهوري اسلامي ايران تغيير داد.به گزارش فارس، دريابان شمخاني ادامه داد: در زماني که بزرگ ترين استراتژيستهاي نظامي جهان بر اساس ارزيابي معادلات نظامي معتقد بودند که ايران مغلوب جنگ خواهد بود؛ با وارد شدن بسيج و ورود امکانات، ابتکارات و انگيزههاي بالاي مردمي در جنگ؛ همه معادلات کلاسيک فرو ريخت و اراده مردم سلحشور ايران نقشههاي نظام سلطه را نقش برآب کرد.وي تصريح کرد: در جنگ اقتصادي امروز نيز که با ميدان داري آمريکا در حال انجام است و ابعادي به مراتب پيچيدهتر ازجنگ نظامي دارد، نيز تنها معادله تغيير دهنده موازنه غير قابل قبول کنوني، بازتوليد تجربيات و ظرفيتهاي عظيم مردمي و بخش خصوصي و حاکم شدن آن بر فضاي تصميم گيريها و سياستگذاريهاي اقتصادي است. دبير شوراي عالي امنيت ملي با اشاره به الزامات شکل گيري اين راهبرد جديد در نظام اقتصادي کشور اظهار داشت: غلبه نگاه ملي بر رويکردهاي صنفي و منافع شخصي، همراهي با مردم و داشتن برنامه جامع راهبردي براي نقش آفريني در اين عرصه از اولويتهاي غير قابل اجتنابي است که ميتواند بخش خصوصي واقعي و پيشرو را به خط شکن اصلي نبرد اقتصادي مبدل سازد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 32
اسداله عسکراولادي: 90 درصد مشکلات اقتصادي ناشي از تصميمات غلط دولت است
رئيس اتاق بازرگاني ايران و چين گفت:به جرات
مي گويم 90 درصد مشکلات کنوني ناشي از تصميمات غلط و سوء مديريت دولت و وزراي اقتصادي آقاي روحاني است و تنها 10 درصد مشکلات اقتصادي مربوط به تحريمها است.اسدالله عسكراولادي،در پاسخ به خبرنگار نود اقتصادي مبني بر اظهارنظر اخير صادق نجفي،معاون وزير صنعت در برابر اعتراض توليدکنندگان کفش که گفته بود به ما چه که مواد اوليه توليد کفش از 110 هزار تومان به 450 هزار تومان رسيده است گفت:اين نوع برخورد درست نيست و حرف آن مسئول که اين مطلب را گفته است غلط است.مسئولان وظيفه دارند که به اين موارد رسيدگي کنند.عسكراولادي تاکيد کرد:وزرا و معاونانشان بايد جواب مردم را درست بدهند، اگر جواب ندهند از بين ميروند و ميشکنند، در شرايط کنوني مردم و فعالان اقتصادي نسبت به نحوه مديريت اقتصادي بسياري از مديران رده بالاي اقتصادي کشور اعتراض دارند،اگر اعتراض آنها شنيده نشود و با اين ادبيات اخير معاون وزير صنعت پاسخ داده شود،به نفع کشور نخواهد بود.عضو اتاق بازرگاني در پاسخ به اين سؤال که چند درصد از مشکلات و نوسانات کنوني اقتصادي را ناشي از تحريمهاي خارجي و چند درصد را ناشي از تصميمات نادرست داخلي ميدانيد به خبرنگارنود اقتصادي خاطرنشان کرد: تحريمهاي خارجي که هنوز نيامده است،چطور عده اي
مي گويند اين مشکلات ناشي از تحريم است.
مي گويم 90 درصد مشکلات کنوني ناشي از تصميمات غلط و سوء مديريت دولت و وزراي اقتصادي آقاي روحاني است و تنها 10 درصد مشکلات اقتصادي مربوط به تحريمها است.اسدالله عسكراولادي،در پاسخ به خبرنگار نود اقتصادي مبني بر اظهارنظر اخير صادق نجفي،معاون وزير صنعت در برابر اعتراض توليدکنندگان کفش که گفته بود به ما چه که مواد اوليه توليد کفش از 110 هزار تومان به 450 هزار تومان رسيده است گفت:اين نوع برخورد درست نيست و حرف آن مسئول که اين مطلب را گفته است غلط است.مسئولان وظيفه دارند که به اين موارد رسيدگي کنند.عسكراولادي تاکيد کرد:وزرا و معاونانشان بايد جواب مردم را درست بدهند، اگر جواب ندهند از بين ميروند و ميشکنند، در شرايط کنوني مردم و فعالان اقتصادي نسبت به نحوه مديريت اقتصادي بسياري از مديران رده بالاي اقتصادي کشور اعتراض دارند،اگر اعتراض آنها شنيده نشود و با اين ادبيات اخير معاون وزير صنعت پاسخ داده شود،به نفع کشور نخواهد بود.عضو اتاق بازرگاني در پاسخ به اين سؤال که چند درصد از مشکلات و نوسانات کنوني اقتصادي را ناشي از تحريمهاي خارجي و چند درصد را ناشي از تصميمات نادرست داخلي ميدانيد به خبرنگارنود اقتصادي خاطرنشان کرد: تحريمهاي خارجي که هنوز نيامده است،چطور عده اي
مي گويند اين مشکلات ناشي از تحريم است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 24
رئيس پليس پايتخت: 850 نفر در پروندههاي بزرگ اقتصادي احضار شدند
فرمانده انتظامي تهران بزرگ ازاحضار بيش از۸۵۰ نفردرارتباط با پروندههاي واگذارشده به پليس آگاهي درحوزه سکه وارزخبرداد.به گزارش ايسنا، سردارحسين رحيمي در حاشيه اجراي طرح دستگيري سارقان شهرتهران درپاسخ به پرسشي درباره پرونده احتکارکاغذ دريکي ازانبارها اظهارکرد: پرونده مربوط به کاغذ، دوسه روزي است که به پليس آگاهي ارجاع شده ودراين زمينه پروندهاي تشکيل شده ورسيدگي به موضوع دردستورکاراست که به زودي جزئيات بيشتري ازآن اطلاع رساني خواهد شد.وي درباره نظارت برانبارها ومحلهاي دپوي اجناس نيزگفت: دراين زمينه نيزاقداماتي انجام شده وما نيزبراين انبارها نظارت داريم که جزئيات آن را طي روزهاي آتي اطلاع رساني خواهيم کرد.رحيمي همچنين درباره آخرين اقدامات پليس دربازارسکه و ارزنيزخاطرنشان کرد: اين موضوع جزء پروندههاي جدي پليس آگاهي است وحدود هشت پرونده مهم ازسوي دستگاه قضائي براي رسيدگي دراختيارپليس قرارگرفت.رحيمي افزود: درهمين راستا بالغ بر۸۵۰ نفردرارتباط با اين پروندههاي بزرگ احضارشدند که البته توجه داشته باشيد که اين افراد احضارشده وبه معناي بازداشت يا دستگيري آنان نيست. ازاين تعداد چندين نفرزنداني شده وچندين نفرديگرنيزدرمرحله صدور رأي قراردارند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 81
سينما اين روزها محل آدم هاي بي تخصص است
ناهيد جعفرپور کامي
اشاره:
سوسن پرور متولد 30 دي 1354 است. فارغ التحصيل ليسانس رشته ادبيات نمايشي و فوق ليسانس کارگرداني تئاتر از دانشگاه آزاد است. اصالتا اراکي و فرزند دوم خانواده مي باشد. او در تئاتر، کارگردان و بازيگر است. سوسن پرور يکي از حاميان فعال حيوانات مي باشد. بازيگري را از سال ۱۳۷۳ به طور رسمي با بازي در تئاتر شروع کرد. وي در سال ۸۷ با بازي در سريال "بزنگاه" ساخته رضا عطاران توانست به خوبي شناخته شود. او همچنين در فيلم هاي سينمايي "زندان زنان" و "رد کارپت" نيز بازي داشته است. در دوران دانشجويي علاقه زيادي به گروتسک و طنزي که در آثار اوژن يونسکو بود، داشت. پايان نامه ليسانس و فوق ليسانسش هم حول و حوش گروتسک بود. براي همين به سمت کمدي جذب شد. در راديوي اراک بيشتر کار کرد. حدود يک سال کارگردان نمايش راديويي بود و در نمايش هاي راديويي نيز خيلي کار کرد. حاصل گفت و گو با اين هنرمند خوش ذوق و توانا تقديم حضورتان مي شود؛
* سوسن پرور يک تم بانمکي دارد که فرق
نمي کند در چه تمي بازي کند، راحت از مردم خنده مي گيرد:
- خدا کند اين طور باشد که شما مي گوييد. من هر نقشي که مي خواهم بازي کنم اول برايم مهم اين است که مردم دوستش داشته باشند، چه منفي و چه مثبت و چه طنز. ملاکم فقط خنده نيست، کاراکتر بايد دوست داشتني باشد و اين چيزي است که فيلمسازهاي بزرگ خوب بلدند در فيلمنامه اعمال کنند. يعني حتي اگر نقش منفي يا حتي آدمکش يا حتي کمدين باشد، هر چيزي در هر موقعيت است، اول دوست داشتني است، بعد شما مي پردازيد به اينکه منفي است يا مثبت و... من سعي مي کنم کاراکترهايي که قرار است نقش آنها را بازي کنم اول دوست داشتني باشند.
* وقتي يک تماشاچي، آقاي جواد عزتي را
مي بيند، با او راحت است. شما هم اين وجه کاراکتر را داريد که مردم با شما راحت هستند؛
- شايد علتش همين است که کاراکترها را به هيچ عنوان، بي خودي بازي نمي کنم. يعني زور نمي زنم مردم را گول بزنم. مردم هر جا احساس مي کنند گول مي خورند، ديگر کاراکتر را دوست ندارند.
* در نقش هايي که بازي مي کنيد چه قدر خودتان هستيد؟
- هر بازيگري اگر بخشي از خودش را به کار نگيرد، اصلا بازي نمي کند. بنابر اين يک بخشي از خودش و تجربياتش را به کار مي گيرد. اينکه چه قدر خودم هستم، بستگي به کاراکتر دارد، چون کاراکتر با کاراکتر فرق مي کند. هر بازيگري يک بخشي از خودش را به کاراکتر مي دهد تا آن را به نمايش بگذارد، ولي در کاراکترهاي مختلف درصد آن فرق مي کند.
* به نظر مي رسد به واسطه همين ارتباطي که با مردم برقرار کرده ايد، کارگردان ها بيشتر براي نقش هاي ثابت شده در شما به سراغ تان مي آيند؟
- نمي دانم. اين يک مقدار براي من سخت است، براي اينکه من خودم خيلي سعي کرده ام اينها با هم تفاوت داشته باشند. آسان ترين راه کمدي بازي کردن در اين سال ها در ايران، اين است که کاراکتر يک مقدار خنگ و يک مقدار بدشانس باشد. در کل قواعد تعريف شده اي دارد.
* شما در سريال "دزد و پليس" هم بازي کرديد،از نظر خودتان چه طور سريالي بود؟
- "دزد و پليس" يکي از مجموعههاي طنز اجتماعي تلويزيوني بود، اين مجموعه به کارگرداني سعيد آقاخاني توليد شد. تهيه کننده اين سريال محسن چگيني بود و سريالي که به قلم مهراب قاسم خاني نوشته شد. همه بازيگران دست به دست هم دادند تا بتوانند سريال را اين طور زيبا خلق کنند.
* ليست کارگردان هايي که تا امروز با آنها کار کرده ايد خيلي متنوع است. فضاي کاري بعضي هايشان از زمين تا آسمان با هم فرق دارد؛ چنين اتفاقي چه طور در رزومه کاري شما شکل گرفته است؟
- من بايد خدا را شکر کنم که توانسته ام تا امروز با کارگردان هاي مختلف کار کنم، چون در ايران اين اتفاق به راحتي براي بازيگر نمي افتد. حالا يا از خوش شانسي من بوده يا از زرنگي من. فکر مي کنم براي يک بازيگر اتفاق خيلي خوبي است که بتواند کار کردن با کارگردان هاي مختلف و متنوع را تجربه کند، چون به اين ترتيب با نگاه هاي مختلف آشنا مي شود و من خودم کيف مي کنم از اين قضيه؛ در غير اين صورت، همه چيز تکراري مي شود و نوآوري ديگر معني نمي دهد.
* چه مسيري طي شد تا به بازي در مجموعه "بزنگاه" برسيد؟
- من متولد اراک هستم و سال هاي ابتدايي فعاليت حرفه اي ام در آن شهر گذشت. بعد براي مدتي مدام بين اراک و تهران در رفت و آمد بودم تا اينکه نهايتا در سال 83 تصميمم خود را گرفتم و به تهران نقل مکان کردم. پيش از اينکه به تهران بيايم، در جشنواره هاي مختلف استاني شرکت مي کردم و در سطح خودم هنرمند شناخته شده اي
بودم. با اين حال نمي دانم چرا مدت ها تلاش مي کردم و به آنچه مي خواستم، نمي رسيدم. علاقه اصلي من چه در بازيگري و چه کارگرداني، فضاي گروتسک و طنزهاي تلخ اجتماعي بود، در حالي که در آن زمان فضاي ابراز آن سبک از کار چندان وجود نداشت. از زماني به بعد مسئله امرار معاش هم مطرح بود و بايد به گذران زندگي ام هم فکر مي کردم. لذا سراغ شغل هاي ديگر رفتم. مدتي منشي بودم، اما خيلي زود استعفا کردم و صندوقدار يک پيتزافروشي شدم. بعد از مدتي يکي از دوستانم تماس گرفت و گفت براي يکي از نمايش هايمان مجوز اجرا گرفته است. دوباره وسوسه هنر به سراغم آمد. از قضا فريده فرامرزي، همسر رضا عطاران هم در آن کار حضور داشت و باعث شد ايشان بازي مرا ببيند و خيلي زود براي بازي در "بزنگاه" انتخاب شوم.
* خودتان چه قدر در تغيير و تحول کاراکترتان نقش داشتيد؟ مثلا جايي نبود که با بعضي رفتارهايتان که در فيلمنامه تعريف شده بود، مشکل پيدا کنيد؟
- من خيلي معتقدم بازيگر بايد در خدمت قصه اي که کارگردان روايت مي کند، باشد، همان طور که کارگردان هم در خدمت قصه اي است که نويسنده آن را نوشته است. براي همين سعي مي کنم تفکري که پشت کاراکترم وجود دارد، از هيچ جاي فيلمنامه بيرون نزند. حتي اين موضوع ممکن است باعث شود کمتر ديده شوم ولي اين طور خيالم راحت است که در يک کار خوب بازي کرده ام
و برايم دلنشين تر است بگويند در اين فيلم خوب، سوسن پرور هم حضور داشت تا اينکه بگويند سوسن پرور
خيلي خوب بود.
* از روندي که در اين سال هاي بازيگري پشت سر گذاشته ايد، راضي هستيد؟ هنوز فکر مي کنيد بخش هايي
هست که بايد تجربه کنيد يا ديگر خسته تر از اين حرف ها هستيد؟
- من اصولا هميشه راضي ام، چون فکر مي کنم آدم بايد با عشق زندگي کند. اصلا همه رنگ زندگي بسته به اين است که با عشق زندگي کني. شغلم را دوست دارم و کارم را با عشق انجام مي دهم و رنگ زندگي ام است. براي همين هم هميشه راضي ام. از بين کارهايي که تا امروز انجام داده ام، سريال هاي "خوب، بد، زشت" و "روزگار قريب" را خيلي دوست دارم اما هنوز هم مثل روز اول پر انرژي هستم.
* هيچ وقت به اين فکر کرده ايد که در اوج، خداحافظي کنيد؟
- من تا به امروز عمده فعاليتم کمدي بوده و در اکثر سريال هاي موفق تلويزيون در اين ژانر حضور داشته ام و با خودم مي گويم از جشنواره ها و مسابقه هايي که تا حالا برگزار شده و رأي آوردم مشخص است از ديدگاه مردم کارنامه قابل قبولي دارم. حالا به خودم مي گويم با وضعيت فعلي تلويزيون قرار است مگر چه اتفاق بزرگ تري
بيفتد؟ اين فکر، آدم را مايوس مي کند که سقفش همين جا بود.
* يعني معتقديد الآن به سقف هنرپيشگي
رسيده ايد؟
- شما به تازگي کار جذاب کمدي و پر بيننده در تلويزيون ديده ايد؟ اميد داريد با اين سيستم حاکم بر تلويزيون اتفاق خاصي رخ بدهد؟
* اينکه قيد حضور در شبکه هاي اجتماعي را زده ايد به اين دليل است که از رو به رو شدن با مخاطبانتان مي ترسيد؟
- بله واقعا مي ترسم. در فضاي مجازي به عده اي که شهامت ندارند رو در روي شما حرف بزنند، اين موقعيت را مي دهيد که بيايند هرچه دل شان مي خواهد بگويند. من با اين مسئله موافق نيستم. خيلي خوشحالم که سايرين در فضاي مجازي فعال هستند و طرفدار دارند. به نظرم اينها دارند تحمل مي کنند تا فرهنگ استفاده از
شبکه هاي اجتماعي جا بيفتد ولي من به شخصه شهامت
رو به رو شدن با آن نقدهاي بي ادبانه و فحاشي مرسوم در شبکه هاي اجتماعي را ندارم.
* به نظر مي رسد نقش هايتان در آثار سينمايي با وجود کوتاه بودن، تاثيرگذارتر و ماندگارتر است؟
- هنوز هم پيشنهادهايي از سينما دارم، اما نه آنچنان که دلخواهم باشد و آنها را در حد و شأن خودم بدانم. البته امسال پيشنهاد نقشي محوري در يک کار سينمايي را هم داشتم که به علت درگير بودن در سريالي، نتوانستم در آن حضور پيدا کنم. سينما که اين روزها محل آدم هاي
بي تخصص است.
* چرا سوسن پرور تا به حال ستاره نشده؟
- ستاره يعني چه؟ آدم چه طوري ستاره مي شود؟ اينکه پرکار باشد؟ من مي توانم به جرأت بگويم که هنوز روي همان موجي هستم که زير پايم آمده است. البته نه با پرکاري، يا اينکه روي جلد مجله ها باشم. من اين کار را نمي کنم. من نمي خواهم مانکن باشم يا شو بدهم. اينها انتخاب من نيست. مي تواند انتخاب فرد ديگر باشد، که قابل احترام هم هست. اما من آن کار را نمي کنم. اگر مي خواهند بگويند استار نشدم، بگويند. من نمي خواستم به آن معني استار باشم.
* به دست آوردن چيزي که کمتر کسي
تجربه اش کرده است؟
- احترام و عشق. اينکه مثلاً وقتي دو هفته پيش سوار آژانس شدم آقاي راننده از صدايم مرا شناخت و شروع کرد به صحبت کردن در باره هنر و بازيگري. طوري صحبت کرد که من اصلاً انتظار نداشتم و ناداني مرا ثابت کرد. گفت ما دوست نداريم بازيگرمان را يک جور ديگر ببينيم.
* تا به حال حس کرده ايد بازيگري همان کاري است که بايد انجام دهيد؟
- بعد از هر تمرين تئاتر، وقتي مي آمدم مي نشستم، احساس مي کردم پوست انداخته ام و از محدوده خودم به عنوان يک آدم، يک قدم آن طرف تر گذاشته ام.
* مناسبات کاري سخت و پيچيده براي بازيگر خانم چه چيزهايي هستند؟
- من به عنوان يک زن بازيگر از اينکه اين قدر مراقب باشم که اتفاقات عجيب و غريبي نيفتد، اذيت ميشوم. از من انرژي ميگيرد. دوست ندارم اين قدر انرژي هدر دهم. نهايتش چه اتفاقي ميافتد؟ آن پروانه شدن يا دگرديسي يا شاه نقش برايم رخ نميدهد. من اين را با خودم حلاجي کرده ام.
* به نظر شما بزرگترين سرمايه يک هنرمند چيست؟
- فکر مي کنم شخصيت و ذات خود آن شخص است. به نظر من چه هنرمند و چه غير هنرمند، خيلي متفاوت نيستند. فقط هنرمند بايد يک مقدار خلاق تر باشد وگرنه شخصيت و ذات براي همه، سرمايه بزرگي است.
* نقشي هست که دلتان بخواهد آن را ايفا کنيد؟
- نه، خيلي اين جوري نگاه نمي کنم. من آدم
واقع بيني هستم.
* شما هنر را فطري و ذاتي مي دانيد؟
- به نظر من بله، هنر ياد گرفتني نيست، بايد آن را پرورش دهي و قدرتمندترش کني، بسيار عالي و
تحسين برانگيز است ولي اگر اين مايه و خميره فطري در آدم وجود نداشته باشد، شما بگو هزار سال هم کار کند به جايي نخواهد رسيد. اگر اين بن مايه نباشد فرد تنها با اين تلاش و خواندن مي تواند يک کپي کار خوب شود و بس. من گفتم و باز هم مي گويم که علم با هنر متفاوت است، والا کلاً با اين گفته آخر شما موافقم، به نظر من کار خوب چه توسط غير حرفه اي، چه توسط کهنه کار، کاري خوب است، مهم اينجاست که کار خوب، خوب و ماندگار خواهد شد. حال خالقش با هر شاخص و تواني که باشد. ما بسياري نويسنده داريم که از تمام کتاب هايش تنها يکي از آنها عالي و ماندگار شده و باقي مانده است.
اشاره:
سوسن پرور متولد 30 دي 1354 است. فارغ التحصيل ليسانس رشته ادبيات نمايشي و فوق ليسانس کارگرداني تئاتر از دانشگاه آزاد است. اصالتا اراکي و فرزند دوم خانواده مي باشد. او در تئاتر، کارگردان و بازيگر است. سوسن پرور يکي از حاميان فعال حيوانات مي باشد. بازيگري را از سال ۱۳۷۳ به طور رسمي با بازي در تئاتر شروع کرد. وي در سال ۸۷ با بازي در سريال "بزنگاه" ساخته رضا عطاران توانست به خوبي شناخته شود. او همچنين در فيلم هاي سينمايي "زندان زنان" و "رد کارپت" نيز بازي داشته است. در دوران دانشجويي علاقه زيادي به گروتسک و طنزي که در آثار اوژن يونسکو بود، داشت. پايان نامه ليسانس و فوق ليسانسش هم حول و حوش گروتسک بود. براي همين به سمت کمدي جذب شد. در راديوي اراک بيشتر کار کرد. حدود يک سال کارگردان نمايش راديويي بود و در نمايش هاي راديويي نيز خيلي کار کرد. حاصل گفت و گو با اين هنرمند خوش ذوق و توانا تقديم حضورتان مي شود؛
* سوسن پرور يک تم بانمکي دارد که فرق
نمي کند در چه تمي بازي کند، راحت از مردم خنده مي گيرد:
- خدا کند اين طور باشد که شما مي گوييد. من هر نقشي که مي خواهم بازي کنم اول برايم مهم اين است که مردم دوستش داشته باشند، چه منفي و چه مثبت و چه طنز. ملاکم فقط خنده نيست، کاراکتر بايد دوست داشتني باشد و اين چيزي است که فيلمسازهاي بزرگ خوب بلدند در فيلمنامه اعمال کنند. يعني حتي اگر نقش منفي يا حتي آدمکش يا حتي کمدين باشد، هر چيزي در هر موقعيت است، اول دوست داشتني است، بعد شما مي پردازيد به اينکه منفي است يا مثبت و... من سعي مي کنم کاراکترهايي که قرار است نقش آنها را بازي کنم اول دوست داشتني باشند.
* وقتي يک تماشاچي، آقاي جواد عزتي را
مي بيند، با او راحت است. شما هم اين وجه کاراکتر را داريد که مردم با شما راحت هستند؛
- شايد علتش همين است که کاراکترها را به هيچ عنوان، بي خودي بازي نمي کنم. يعني زور نمي زنم مردم را گول بزنم. مردم هر جا احساس مي کنند گول مي خورند، ديگر کاراکتر را دوست ندارند.
* در نقش هايي که بازي مي کنيد چه قدر خودتان هستيد؟
- هر بازيگري اگر بخشي از خودش را به کار نگيرد، اصلا بازي نمي کند. بنابر اين يک بخشي از خودش و تجربياتش را به کار مي گيرد. اينکه چه قدر خودم هستم، بستگي به کاراکتر دارد، چون کاراکتر با کاراکتر فرق مي کند. هر بازيگري يک بخشي از خودش را به کاراکتر مي دهد تا آن را به نمايش بگذارد، ولي در کاراکترهاي مختلف درصد آن فرق مي کند.
* به نظر مي رسد به واسطه همين ارتباطي که با مردم برقرار کرده ايد، کارگردان ها بيشتر براي نقش هاي ثابت شده در شما به سراغ تان مي آيند؟
- نمي دانم. اين يک مقدار براي من سخت است، براي اينکه من خودم خيلي سعي کرده ام اينها با هم تفاوت داشته باشند. آسان ترين راه کمدي بازي کردن در اين سال ها در ايران، اين است که کاراکتر يک مقدار خنگ و يک مقدار بدشانس باشد. در کل قواعد تعريف شده اي دارد.
* شما در سريال "دزد و پليس" هم بازي کرديد،از نظر خودتان چه طور سريالي بود؟
- "دزد و پليس" يکي از مجموعههاي طنز اجتماعي تلويزيوني بود، اين مجموعه به کارگرداني سعيد آقاخاني توليد شد. تهيه کننده اين سريال محسن چگيني بود و سريالي که به قلم مهراب قاسم خاني نوشته شد. همه بازيگران دست به دست هم دادند تا بتوانند سريال را اين طور زيبا خلق کنند.
* ليست کارگردان هايي که تا امروز با آنها کار کرده ايد خيلي متنوع است. فضاي کاري بعضي هايشان از زمين تا آسمان با هم فرق دارد؛ چنين اتفاقي چه طور در رزومه کاري شما شکل گرفته است؟
- من بايد خدا را شکر کنم که توانسته ام تا امروز با کارگردان هاي مختلف کار کنم، چون در ايران اين اتفاق به راحتي براي بازيگر نمي افتد. حالا يا از خوش شانسي من بوده يا از زرنگي من. فکر مي کنم براي يک بازيگر اتفاق خيلي خوبي است که بتواند کار کردن با کارگردان هاي مختلف و متنوع را تجربه کند، چون به اين ترتيب با نگاه هاي مختلف آشنا مي شود و من خودم کيف مي کنم از اين قضيه؛ در غير اين صورت، همه چيز تکراري مي شود و نوآوري ديگر معني نمي دهد.
* چه مسيري طي شد تا به بازي در مجموعه "بزنگاه" برسيد؟
- من متولد اراک هستم و سال هاي ابتدايي فعاليت حرفه اي ام در آن شهر گذشت. بعد براي مدتي مدام بين اراک و تهران در رفت و آمد بودم تا اينکه نهايتا در سال 83 تصميمم خود را گرفتم و به تهران نقل مکان کردم. پيش از اينکه به تهران بيايم، در جشنواره هاي مختلف استاني شرکت مي کردم و در سطح خودم هنرمند شناخته شده اي
بودم. با اين حال نمي دانم چرا مدت ها تلاش مي کردم و به آنچه مي خواستم، نمي رسيدم. علاقه اصلي من چه در بازيگري و چه کارگرداني، فضاي گروتسک و طنزهاي تلخ اجتماعي بود، در حالي که در آن زمان فضاي ابراز آن سبک از کار چندان وجود نداشت. از زماني به بعد مسئله امرار معاش هم مطرح بود و بايد به گذران زندگي ام هم فکر مي کردم. لذا سراغ شغل هاي ديگر رفتم. مدتي منشي بودم، اما خيلي زود استعفا کردم و صندوقدار يک پيتزافروشي شدم. بعد از مدتي يکي از دوستانم تماس گرفت و گفت براي يکي از نمايش هايمان مجوز اجرا گرفته است. دوباره وسوسه هنر به سراغم آمد. از قضا فريده فرامرزي، همسر رضا عطاران هم در آن کار حضور داشت و باعث شد ايشان بازي مرا ببيند و خيلي زود براي بازي در "بزنگاه" انتخاب شوم.
* خودتان چه قدر در تغيير و تحول کاراکترتان نقش داشتيد؟ مثلا جايي نبود که با بعضي رفتارهايتان که در فيلمنامه تعريف شده بود، مشکل پيدا کنيد؟
- من خيلي معتقدم بازيگر بايد در خدمت قصه اي که کارگردان روايت مي کند، باشد، همان طور که کارگردان هم در خدمت قصه اي است که نويسنده آن را نوشته است. براي همين سعي مي کنم تفکري که پشت کاراکترم وجود دارد، از هيچ جاي فيلمنامه بيرون نزند. حتي اين موضوع ممکن است باعث شود کمتر ديده شوم ولي اين طور خيالم راحت است که در يک کار خوب بازي کرده ام
و برايم دلنشين تر است بگويند در اين فيلم خوب، سوسن پرور هم حضور داشت تا اينکه بگويند سوسن پرور
خيلي خوب بود.
* از روندي که در اين سال هاي بازيگري پشت سر گذاشته ايد، راضي هستيد؟ هنوز فکر مي کنيد بخش هايي
هست که بايد تجربه کنيد يا ديگر خسته تر از اين حرف ها هستيد؟
- من اصولا هميشه راضي ام، چون فکر مي کنم آدم بايد با عشق زندگي کند. اصلا همه رنگ زندگي بسته به اين است که با عشق زندگي کني. شغلم را دوست دارم و کارم را با عشق انجام مي دهم و رنگ زندگي ام است. براي همين هم هميشه راضي ام. از بين کارهايي که تا امروز انجام داده ام، سريال هاي "خوب، بد، زشت" و "روزگار قريب" را خيلي دوست دارم اما هنوز هم مثل روز اول پر انرژي هستم.
* هيچ وقت به اين فکر کرده ايد که در اوج، خداحافظي کنيد؟
- من تا به امروز عمده فعاليتم کمدي بوده و در اکثر سريال هاي موفق تلويزيون در اين ژانر حضور داشته ام و با خودم مي گويم از جشنواره ها و مسابقه هايي که تا حالا برگزار شده و رأي آوردم مشخص است از ديدگاه مردم کارنامه قابل قبولي دارم. حالا به خودم مي گويم با وضعيت فعلي تلويزيون قرار است مگر چه اتفاق بزرگ تري
بيفتد؟ اين فکر، آدم را مايوس مي کند که سقفش همين جا بود.
* يعني معتقديد الآن به سقف هنرپيشگي
رسيده ايد؟
- شما به تازگي کار جذاب کمدي و پر بيننده در تلويزيون ديده ايد؟ اميد داريد با اين سيستم حاکم بر تلويزيون اتفاق خاصي رخ بدهد؟
* اينکه قيد حضور در شبکه هاي اجتماعي را زده ايد به اين دليل است که از رو به رو شدن با مخاطبانتان مي ترسيد؟
- بله واقعا مي ترسم. در فضاي مجازي به عده اي که شهامت ندارند رو در روي شما حرف بزنند، اين موقعيت را مي دهيد که بيايند هرچه دل شان مي خواهد بگويند. من با اين مسئله موافق نيستم. خيلي خوشحالم که سايرين در فضاي مجازي فعال هستند و طرفدار دارند. به نظرم اينها دارند تحمل مي کنند تا فرهنگ استفاده از
شبکه هاي اجتماعي جا بيفتد ولي من به شخصه شهامت
رو به رو شدن با آن نقدهاي بي ادبانه و فحاشي مرسوم در شبکه هاي اجتماعي را ندارم.
* به نظر مي رسد نقش هايتان در آثار سينمايي با وجود کوتاه بودن، تاثيرگذارتر و ماندگارتر است؟
- هنوز هم پيشنهادهايي از سينما دارم، اما نه آنچنان که دلخواهم باشد و آنها را در حد و شأن خودم بدانم. البته امسال پيشنهاد نقشي محوري در يک کار سينمايي را هم داشتم که به علت درگير بودن در سريالي، نتوانستم در آن حضور پيدا کنم. سينما که اين روزها محل آدم هاي
بي تخصص است.
* چرا سوسن پرور تا به حال ستاره نشده؟
- ستاره يعني چه؟ آدم چه طوري ستاره مي شود؟ اينکه پرکار باشد؟ من مي توانم به جرأت بگويم که هنوز روي همان موجي هستم که زير پايم آمده است. البته نه با پرکاري، يا اينکه روي جلد مجله ها باشم. من اين کار را نمي کنم. من نمي خواهم مانکن باشم يا شو بدهم. اينها انتخاب من نيست. مي تواند انتخاب فرد ديگر باشد، که قابل احترام هم هست. اما من آن کار را نمي کنم. اگر مي خواهند بگويند استار نشدم، بگويند. من نمي خواستم به آن معني استار باشم.
* به دست آوردن چيزي که کمتر کسي
تجربه اش کرده است؟
- احترام و عشق. اينکه مثلاً وقتي دو هفته پيش سوار آژانس شدم آقاي راننده از صدايم مرا شناخت و شروع کرد به صحبت کردن در باره هنر و بازيگري. طوري صحبت کرد که من اصلاً انتظار نداشتم و ناداني مرا ثابت کرد. گفت ما دوست نداريم بازيگرمان را يک جور ديگر ببينيم.
* تا به حال حس کرده ايد بازيگري همان کاري است که بايد انجام دهيد؟
- بعد از هر تمرين تئاتر، وقتي مي آمدم مي نشستم، احساس مي کردم پوست انداخته ام و از محدوده خودم به عنوان يک آدم، يک قدم آن طرف تر گذاشته ام.
* مناسبات کاري سخت و پيچيده براي بازيگر خانم چه چيزهايي هستند؟
- من به عنوان يک زن بازيگر از اينکه اين قدر مراقب باشم که اتفاقات عجيب و غريبي نيفتد، اذيت ميشوم. از من انرژي ميگيرد. دوست ندارم اين قدر انرژي هدر دهم. نهايتش چه اتفاقي ميافتد؟ آن پروانه شدن يا دگرديسي يا شاه نقش برايم رخ نميدهد. من اين را با خودم حلاجي کرده ام.
* به نظر شما بزرگترين سرمايه يک هنرمند چيست؟
- فکر مي کنم شخصيت و ذات خود آن شخص است. به نظر من چه هنرمند و چه غير هنرمند، خيلي متفاوت نيستند. فقط هنرمند بايد يک مقدار خلاق تر باشد وگرنه شخصيت و ذات براي همه، سرمايه بزرگي است.
* نقشي هست که دلتان بخواهد آن را ايفا کنيد؟
- نه، خيلي اين جوري نگاه نمي کنم. من آدم
واقع بيني هستم.
* شما هنر را فطري و ذاتي مي دانيد؟
- به نظر من بله، هنر ياد گرفتني نيست، بايد آن را پرورش دهي و قدرتمندترش کني، بسيار عالي و
تحسين برانگيز است ولي اگر اين مايه و خميره فطري در آدم وجود نداشته باشد، شما بگو هزار سال هم کار کند به جايي نخواهد رسيد. اگر اين بن مايه نباشد فرد تنها با اين تلاش و خواندن مي تواند يک کپي کار خوب شود و بس. من گفتم و باز هم مي گويم که علم با هنر متفاوت است، والا کلاً با اين گفته آخر شما موافقم، به نظر من کار خوب چه توسط غير حرفه اي، چه توسط کهنه کار، کاري خوب است، مهم اينجاست که کار خوب، خوب و ماندگار خواهد شد. حال خالقش با هر شاخص و تواني که باشد. ما بسياري نويسنده داريم که از تمام کتاب هايش تنها يکي از آنها عالي و ماندگار شده و باقي مانده است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 28
سياستهاي کلان اطلاعرساني جنگ اقتصادي تصويب شد
شوراي عالي هماهنگي اقتصادي، سياست هاي کلان اطلاع رساني براي مقابله با جنگ رواني و مسائل اقتصادي را تصويب کرد.به گزارش فارس به نقل از پايگاه اطلاعرساني رياستجمهوري، در جلسه شوراي عالي هماهنگي اقتصادي که روز سه شنبه، با حضور سران قوا و به رياست حسن روحاني برگزار شد، اعضاي جلسه راهکارهاي لازم براي تنوير افکار عمومي و جلب مشارکت مردم از طريق اطلاع رساني براي مبارزه با هر نوع اختلال در تنظيم بازار و همچنين برخورد قاطع و عادلانه با هر گونه فساد در چرخه فعاليتهاي اقتصادي را بررسي کردند.در همين راستا سياست هاي کلان اطلاع رساني با هدف مبارزه با جنگ رواني و التهاب آفريني در جامعه نسبت به مسائل اقتصادي با رويکرد
آرامش بخشي و ثبات به بازار تصويب شد.همچنين بعد از گزارش مسئولان مربوط به تنظيم بازار، پيشنهادات لازم براي جلوگيري از هرگونه کاهش عرضه کالاهاي مورد نياز مردم و در نتيجه افزايش قيمت کالاها و خدمات بررسي شد.بر اين اساس مقرر شد دستورالعمل ايجاد توازن صادراتي با اولويت تامين نيازهاي اساسي مردم و اقتصاد کشور تهيه و از سوي رئيس جمهور به دستگاه هاي
ذيربط ابلاغ شود.
آرامش بخشي و ثبات به بازار تصويب شد.همچنين بعد از گزارش مسئولان مربوط به تنظيم بازار، پيشنهادات لازم براي جلوگيري از هرگونه کاهش عرضه کالاهاي مورد نياز مردم و در نتيجه افزايش قيمت کالاها و خدمات بررسي شد.بر اين اساس مقرر شد دستورالعمل ايجاد توازن صادراتي با اولويت تامين نيازهاي اساسي مردم و اقتصاد کشور تهيه و از سوي رئيس جمهور به دستگاه هاي
ذيربط ابلاغ شود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 0

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 67
نسخه اعتماد به نفس دولت
حامد حاجيحيدري
وزير اقتصاد دولت يازدهم که در دولت دوازدهم کنار گذاشته شد، مذاکراتي با رئيس جمهور براي بازگشت به دولت داشت، اما ظاهراً براي بازگشت عاجل به دولت متقاعد نشد و هماکنون در سفر حج به سر ميبرد. در همين سال اول، دولت دوازدهم با دشواري منحصر به فردي مواجه شده است که هر چند در دنياي سياست مسبوق به سابقه است، ولي در ايران پس از انقلاب، براي نخستين بار است که اينچنين اتفاق ميافتد. اين دشواري را ميتوان ضعف حاد در «اعتماد به نفس دولت» ناميد؛ به نحوي که گويا حضور در دولت در اغلب موارد، اشتياقي به بار نميآورد، و نقطه امتيازي محسوب نميشود.
حتي دولت دهم که به شدت تحت فشارهاي گوناگون و بيسابقه و بيرحمانه خارجي و داخلي بود، به چنين وضعي نيفتاد و تا روز آخر، مديران بسياري را همراه داشت که حضور و کمک به آن دولت را وظيفه و فخر خود به حساب ميآوردند؛ در عين حال، اين دولت، امروز با تعابير عجيبي، همراهان ثابتقدم خود را جدا شده از خويش مييابد. کار به جايي رسيده است که دکتر محمد باقر نوبخت از حزب اعتدال و توسعه، با اين تعبير تمايل خود به جدايي از دولت را اعلام ميکند: «اکنون که بودن من نميتواند با اين همه زحمت، نفعي به مردم برساند، شايد بيرون رفتنم از دولت بتواند کمک کند». او حتي اضافه کرد که براي رفتن لحظهشماري ميکند: «لحظه شماري ميکنم که بتوانم همه مسائل را واگذار کرده و به عنوان يک معلم در کلاس دانشگاه حضور يابم تا بار مسئوليتهاي مختلف از جمله پرداختهاي جاري، عمراني، يارانه و .. از دوشم برداشته شود؛ از اين رو ترجيح دادم داوطلبانه از همه مسئوليتهاي دولت کنارهگيري کنم».
خب؛ شواهدي از اين دست نشان ميدهد که رئيس جمهور بايد نقش خود را محکم بر عهده بگيرد، و نه تنها به ملت، بلکه به اعضاي کابينه و حتي تيم خصوصي خود را در مورد ادامه مسير متقاعد کند. براي اين منظور، توصيههايي هست:
در درجه اول، و در گام نخست، و به منظور احياي توش و توان دولت، تيم اجرايي بايد خود را در مسير خواست واقعي امروز مردم قرار دهد و در اين مسير حرکت کند. دولت و نخبگان دولتي، از مردم خود نيرو ميگيرند، و تنها با اتکاي به اين نيرو است که پس از شتاب گرفتن و قرار گرفتن بر دو چرخ، ميتواند فرمان را به دست بگيرند و جهت را هم معلوم کنند. دولت بايد به تکليف ذاتي و اولي خود، به عنوان نماينده اراده ملي عمل نمايد، فارغ از گرايشها و ايدههاي سياسي. نبايد کليشههاي اصلاحطلبي و کارگزاراني که از ابتدا در اين دولت با يکديگر ستيز داشتند، دست دولت را براي انطباق به خواست ملي ببندند. حرکت دولت دوازدهم به اين سمت تنها از رئيس جمهور بر ميآيد که از طريق برقراري ارتباط نزديک با مردم، درست مانند عادت ايام انتخابات، ضمن ترميم وجهه دولت، صداي مردم را بشنود، و اين صدا را بيواسطه بر دولت مسلط سازد. رئيس جمهور بايد بيرون و درون دولت خود را بشناسد، و اين دو را مدام با هم تنظيم و همساز کند. قبل از هر تصميم، به ويژه اگر ميخواهيد ملت را براي سرمايهگذاري در آن تصميم قانع کرده يا از ملت درخواست کمک کنيد، تحقيقات لازم را انجام دهيد، و مطمئن شويد که مردم، دلايل شما را ميپذيرند. خواسته ملت را بشناسيد. بدانيد که دقيقاً قرار است چه خروجي و موفقيتي از تصميمات دولت، عايد ملت شود؟
در گام بعد، و پس از راه افتادن و شتاب گرفتن دولت، بايد دکترين سياسي خود را سازماندهي کنيد؛ اين را معلوم کنيد که چه مسير بلندمدتي را براي تحقق خواست ملت در نظر داريد. در اين مواقع، سعي کنيد در افکار خود تجديد نظر کنيد. هيچ وقت طوري صحبت نکنيد که نااميد جلوه کنيد. اين دولت، با آن که از ابتدا به نام «اميد» رأي آورد، از همان روز اول،
«آيه يأس» بود، و اولين کليدواژهاي که مردم از آقاي روحاني در مقام رئيس جمهور شنيدند، عبارت «خزانه خالي» بود؛ خب، اين چه نسبتي با شعار اصلي اين دولت که «اميد» بود داشت. واقع آن است که اين دولت، فارغ از دورانديشي، اغلب و تنها در پي بياعتبار کردن رئيس جمهور پيشين بوده است که به قول همين آقاي نوبخت، هيچ وقت دلشان با ايشان صاف نشد. در واقع، دولت آقاي روحاني يک دکترين اعلام نشده و ناسنجيده دارد و بخش مهمي از فرصتها و انرژي خود را در اين مسير به هدر داده است، و اين دکترين اعلام نشده، همانا ضربه زدن بر حيثيت دولت نهم و دهم و احياي حيثيت رقباي آن بوده است که امروز، همه ميدانند که دولت در اين دکترين اعلام نشده خود تا چه اندازه ناموفق بوده است. دولت آقاي روحاني بايد از اول باور ميکرد که ملت توانمند است و براي توانمند نشان دادن دولت، نيازي به تخريب بيحساب و کتاب دولت پيشين نيست. حالا، پنج سال از مهلت هشت ساله دولت گذشته است، و قضاوت ملت طور ديگري است؛ مطلقاً به زيان دولت نهم و دهم، و بويژه دولت نهم نيست.
نهايتاً، در گام سوم، توصيه ما به آقاي روحاني براي احياي اعتماد به نفس دولت اين است، که پس از طي دو گام گذشته، باحوصله، مترصد فرصتهاي واقعي براي جهش باشد، و تعجيل نکند. با عمل به توصيه اول، دولت در مسير قرار ميگيرد، و حالا ميتواند رفته رفته وجهه خود را ترميم نمايد؛ اما اين کافي نيست، بلکه بايد مترصد موقعيتها باشد، تا بتواند با قرار گرفتن در فرصت مناسب، جهشي ساز کند، و از اين طريق جبران مافات نمايد. عمل به توصيه دوم و بهبود سازماندهي دکترينال دولت، نقش مهمي در اغتنام فرصتها در گام سوم خواهد داشت. دولت بايد در موقعيتهاي پيش رو، هماهنگ عمل کند، و اين هم، با عملکرد دولت طي اين پنج سال منافات دارد. دولت، نه تنها با ساير قوا هم آهنگ نبوده است، نه تنها با پارلماني که بيشترين هم آهنگي غيرمنطقي با خواستهها و عملکرد دولت را از خود نشان داده سر ناسازگاري داشته، بلکه در درون خود نيز هم آهنگ نبوده است. دولت، بايد جداً خود را جمع و جور کند؛ اگر به فکر خودش نيست، بايد بنا به مصالح کشور، خود را جمع و جور کند.
وزير اقتصاد دولت يازدهم که در دولت دوازدهم کنار گذاشته شد، مذاکراتي با رئيس جمهور براي بازگشت به دولت داشت، اما ظاهراً براي بازگشت عاجل به دولت متقاعد نشد و هماکنون در سفر حج به سر ميبرد. در همين سال اول، دولت دوازدهم با دشواري منحصر به فردي مواجه شده است که هر چند در دنياي سياست مسبوق به سابقه است، ولي در ايران پس از انقلاب، براي نخستين بار است که اينچنين اتفاق ميافتد. اين دشواري را ميتوان ضعف حاد در «اعتماد به نفس دولت» ناميد؛ به نحوي که گويا حضور در دولت در اغلب موارد، اشتياقي به بار نميآورد، و نقطه امتيازي محسوب نميشود.
حتي دولت دهم که به شدت تحت فشارهاي گوناگون و بيسابقه و بيرحمانه خارجي و داخلي بود، به چنين وضعي نيفتاد و تا روز آخر، مديران بسياري را همراه داشت که حضور و کمک به آن دولت را وظيفه و فخر خود به حساب ميآوردند؛ در عين حال، اين دولت، امروز با تعابير عجيبي، همراهان ثابتقدم خود را جدا شده از خويش مييابد. کار به جايي رسيده است که دکتر محمد باقر نوبخت از حزب اعتدال و توسعه، با اين تعبير تمايل خود به جدايي از دولت را اعلام ميکند: «اکنون که بودن من نميتواند با اين همه زحمت، نفعي به مردم برساند، شايد بيرون رفتنم از دولت بتواند کمک کند». او حتي اضافه کرد که براي رفتن لحظهشماري ميکند: «لحظه شماري ميکنم که بتوانم همه مسائل را واگذار کرده و به عنوان يک معلم در کلاس دانشگاه حضور يابم تا بار مسئوليتهاي مختلف از جمله پرداختهاي جاري، عمراني، يارانه و .. از دوشم برداشته شود؛ از اين رو ترجيح دادم داوطلبانه از همه مسئوليتهاي دولت کنارهگيري کنم».
خب؛ شواهدي از اين دست نشان ميدهد که رئيس جمهور بايد نقش خود را محکم بر عهده بگيرد، و نه تنها به ملت، بلکه به اعضاي کابينه و حتي تيم خصوصي خود را در مورد ادامه مسير متقاعد کند. براي اين منظور، توصيههايي هست:
در درجه اول، و در گام نخست، و به منظور احياي توش و توان دولت، تيم اجرايي بايد خود را در مسير خواست واقعي امروز مردم قرار دهد و در اين مسير حرکت کند. دولت و نخبگان دولتي، از مردم خود نيرو ميگيرند، و تنها با اتکاي به اين نيرو است که پس از شتاب گرفتن و قرار گرفتن بر دو چرخ، ميتواند فرمان را به دست بگيرند و جهت را هم معلوم کنند. دولت بايد به تکليف ذاتي و اولي خود، به عنوان نماينده اراده ملي عمل نمايد، فارغ از گرايشها و ايدههاي سياسي. نبايد کليشههاي اصلاحطلبي و کارگزاراني که از ابتدا در اين دولت با يکديگر ستيز داشتند، دست دولت را براي انطباق به خواست ملي ببندند. حرکت دولت دوازدهم به اين سمت تنها از رئيس جمهور بر ميآيد که از طريق برقراري ارتباط نزديک با مردم، درست مانند عادت ايام انتخابات، ضمن ترميم وجهه دولت، صداي مردم را بشنود، و اين صدا را بيواسطه بر دولت مسلط سازد. رئيس جمهور بايد بيرون و درون دولت خود را بشناسد، و اين دو را مدام با هم تنظيم و همساز کند. قبل از هر تصميم، به ويژه اگر ميخواهيد ملت را براي سرمايهگذاري در آن تصميم قانع کرده يا از ملت درخواست کمک کنيد، تحقيقات لازم را انجام دهيد، و مطمئن شويد که مردم، دلايل شما را ميپذيرند. خواسته ملت را بشناسيد. بدانيد که دقيقاً قرار است چه خروجي و موفقيتي از تصميمات دولت، عايد ملت شود؟
در گام بعد، و پس از راه افتادن و شتاب گرفتن دولت، بايد دکترين سياسي خود را سازماندهي کنيد؛ اين را معلوم کنيد که چه مسير بلندمدتي را براي تحقق خواست ملت در نظر داريد. در اين مواقع، سعي کنيد در افکار خود تجديد نظر کنيد. هيچ وقت طوري صحبت نکنيد که نااميد جلوه کنيد. اين دولت، با آن که از ابتدا به نام «اميد» رأي آورد، از همان روز اول،
«آيه يأس» بود، و اولين کليدواژهاي که مردم از آقاي روحاني در مقام رئيس جمهور شنيدند، عبارت «خزانه خالي» بود؛ خب، اين چه نسبتي با شعار اصلي اين دولت که «اميد» بود داشت. واقع آن است که اين دولت، فارغ از دورانديشي، اغلب و تنها در پي بياعتبار کردن رئيس جمهور پيشين بوده است که به قول همين آقاي نوبخت، هيچ وقت دلشان با ايشان صاف نشد. در واقع، دولت آقاي روحاني يک دکترين اعلام نشده و ناسنجيده دارد و بخش مهمي از فرصتها و انرژي خود را در اين مسير به هدر داده است، و اين دکترين اعلام نشده، همانا ضربه زدن بر حيثيت دولت نهم و دهم و احياي حيثيت رقباي آن بوده است که امروز، همه ميدانند که دولت در اين دکترين اعلام نشده خود تا چه اندازه ناموفق بوده است. دولت آقاي روحاني بايد از اول باور ميکرد که ملت توانمند است و براي توانمند نشان دادن دولت، نيازي به تخريب بيحساب و کتاب دولت پيشين نيست. حالا، پنج سال از مهلت هشت ساله دولت گذشته است، و قضاوت ملت طور ديگري است؛ مطلقاً به زيان دولت نهم و دهم، و بويژه دولت نهم نيست.
نهايتاً، در گام سوم، توصيه ما به آقاي روحاني براي احياي اعتماد به نفس دولت اين است، که پس از طي دو گام گذشته، باحوصله، مترصد فرصتهاي واقعي براي جهش باشد، و تعجيل نکند. با عمل به توصيه اول، دولت در مسير قرار ميگيرد، و حالا ميتواند رفته رفته وجهه خود را ترميم نمايد؛ اما اين کافي نيست، بلکه بايد مترصد موقعيتها باشد، تا بتواند با قرار گرفتن در فرصت مناسب، جهشي ساز کند، و از اين طريق جبران مافات نمايد. عمل به توصيه دوم و بهبود سازماندهي دکترينال دولت، نقش مهمي در اغتنام فرصتها در گام سوم خواهد داشت. دولت بايد در موقعيتهاي پيش رو، هماهنگ عمل کند، و اين هم، با عملکرد دولت طي اين پنج سال منافات دارد. دولت، نه تنها با ساير قوا هم آهنگ نبوده است، نه تنها با پارلماني که بيشترين هم آهنگي غيرمنطقي با خواستهها و عملکرد دولت را از خود نشان داده سر ناسازگاري داشته، بلکه در درون خود نيز هم آهنگ نبوده است. دولت، بايد جداً خود را جمع و جور کند؛ اگر به فکر خودش نيست، بايد بنا به مصالح کشور، خود را جمع و جور کند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 30
عيارسنجي مصوبات يك شوراي عالي
غلامرضا انبارلويي
شوراي عالي سياستهاي كلي اصل 44 قانون اساسي براي ايفاي وظايف محوله مركب است از اعضاي مشتمل بر21 نفر از اوتادواعاظم مسئوليتدار در كشور، در اين تشكل 5 وزير و 8 رئيس به همراه دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام و دادستان كل كشور و در راس همه آنها رئيسجمهور قرار دارد. در اين جمع 21 نفره كه شخصيتهاي وزين سهقوه و عوامل تخصصي زير مجموعه آنها قرار دارند تصميمات مهمي در موضوع مرتبط با اصل 44 قانون اساسي گرفته ميشود كه شايد بتوان گفت مهمترين آنها به لحاظ ارتباط با 50 ميليون نفر از مردم در مورد سهام عدالت است، سهامي كه ارزش اوليه اصل اين سهام يعني50 هزار ميليارد تومان معلوم ولي ارزش افزوده آن بهعنوان سود سهم، آن هم پس از 10 سال هنوز نامعلوم است. نامعلوم از آن جهت كه هيچ تسجيل تاييد شده توسط بازرس قانوني و حسابرس مستقلي بر آن وجود ندارد و سازمان خصوصيسازي به عنوان يك عضو اين شورا قاعدتاً بايستي تصميمات خود را مستند به مفاد مصوبات اين شورا اتخاذ نمايد. كدام مصوبات؟ مصوباتي كه بايد به حكم تبصره ذيل ماده 38 قانون سياستهاي اصل 44 عدم مغايرت آن توسط رئيس مجلس اعلام شود. آيا ميشود؟ براي پاسخ به سوال كليدي فوق و عيارسنجي تصميمات متخذه در مصوبات اين شورا بايد به اين پرسش پاسخ داده شود كه از زمان تصويب قانون سياست هاي اصل 44 اين شورا تاكنون چند مصوبه داشته است؟ آيا مصوبات شورا در زمان دولت نهم و دهم براي رئيس مجلس ارسال شده تا آن مرجع صلاحيتدار عدم مغايرت آن را اعلام كند؟ مصوبات شورا دردولت يازدهم و دوازدهم چطور؟ دولت قبل به تغيير دولت فعلي كه قانونمند نبود، تصميماتش عقلاني نبود. دولت فعلي چطور؟ آيا از زمان تصدي دولت تدبير و اميد موسوم به دولت عقلا، كليه مصوبات شوراي عالي سياستهاي اصل 44 براي رئيس مجلس ارسال شده تا مغايرت و عدم مغايرت آن با قانون اعلام شود؟
راقم اين سطور براي داوري مخاطب و قضاوت اهل فن در اين مورد به 5 مصوبه شوراي عالي سياستهاي اصل 44 در مقطع زماني سال هاي 93تا96 به شرح زير اشاره ميكنم:
1- مصوبه شماره 196737/63 مورخ 25/11/93
2- مصوبه شماره 167979 مورخ 14/9/95
3- مصوبه شماره 2045305 مورخ 18/2/95
4- مصوبه شماره 184296 مورخ 27/8/96
5- مصوبه شماره 188710 مورخ 1/9/96
و با طرح دو پرسش اين مقال را خاتمه ميدهم؛ اول اينكه آيا مصوبات شوراي عالي سياستهاي اصل 44 در زمان رياست آقاي روحاني همين 5 مصوبه ميباشند؟ اگر جواب منفي است مصوبات ديگر كدامند؟ دوم اينكه آيا اين مصوبات براي رئيس مجلس ارسال و فرآيند اعلام عدم مغايرت را طي كرده است؟ اگر نه، چرا نه و به تخلف از تبصره ذيل ماده 38 قانون سياست هاي
اصل 44 در حوزه مسئوليت رئيس جمهور، چه مرجعي بايد ورود و به اثر وضعي زيانبار و نقص حقوق مكتسبه50 ميليون نفر سهامدار عدالت كدام محكمه و مرجع قضائي بايد رسيدگي كند؟
شوراي عالي سياستهاي كلي اصل 44 قانون اساسي براي ايفاي وظايف محوله مركب است از اعضاي مشتمل بر21 نفر از اوتادواعاظم مسئوليتدار در كشور، در اين تشكل 5 وزير و 8 رئيس به همراه دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام و دادستان كل كشور و در راس همه آنها رئيسجمهور قرار دارد. در اين جمع 21 نفره كه شخصيتهاي وزين سهقوه و عوامل تخصصي زير مجموعه آنها قرار دارند تصميمات مهمي در موضوع مرتبط با اصل 44 قانون اساسي گرفته ميشود كه شايد بتوان گفت مهمترين آنها به لحاظ ارتباط با 50 ميليون نفر از مردم در مورد سهام عدالت است، سهامي كه ارزش اوليه اصل اين سهام يعني50 هزار ميليارد تومان معلوم ولي ارزش افزوده آن بهعنوان سود سهم، آن هم پس از 10 سال هنوز نامعلوم است. نامعلوم از آن جهت كه هيچ تسجيل تاييد شده توسط بازرس قانوني و حسابرس مستقلي بر آن وجود ندارد و سازمان خصوصيسازي به عنوان يك عضو اين شورا قاعدتاً بايستي تصميمات خود را مستند به مفاد مصوبات اين شورا اتخاذ نمايد. كدام مصوبات؟ مصوباتي كه بايد به حكم تبصره ذيل ماده 38 قانون سياستهاي اصل 44 عدم مغايرت آن توسط رئيس مجلس اعلام شود. آيا ميشود؟ براي پاسخ به سوال كليدي فوق و عيارسنجي تصميمات متخذه در مصوبات اين شورا بايد به اين پرسش پاسخ داده شود كه از زمان تصويب قانون سياست هاي اصل 44 اين شورا تاكنون چند مصوبه داشته است؟ آيا مصوبات شورا در زمان دولت نهم و دهم براي رئيس مجلس ارسال شده تا آن مرجع صلاحيتدار عدم مغايرت آن را اعلام كند؟ مصوبات شورا دردولت يازدهم و دوازدهم چطور؟ دولت قبل به تغيير دولت فعلي كه قانونمند نبود، تصميماتش عقلاني نبود. دولت فعلي چطور؟ آيا از زمان تصدي دولت تدبير و اميد موسوم به دولت عقلا، كليه مصوبات شوراي عالي سياستهاي اصل 44 براي رئيس مجلس ارسال شده تا مغايرت و عدم مغايرت آن با قانون اعلام شود؟
راقم اين سطور براي داوري مخاطب و قضاوت اهل فن در اين مورد به 5 مصوبه شوراي عالي سياستهاي اصل 44 در مقطع زماني سال هاي 93تا96 به شرح زير اشاره ميكنم:
1- مصوبه شماره 196737/63 مورخ 25/11/93
2- مصوبه شماره 167979 مورخ 14/9/95
3- مصوبه شماره 2045305 مورخ 18/2/95
4- مصوبه شماره 184296 مورخ 27/8/96
5- مصوبه شماره 188710 مورخ 1/9/96
و با طرح دو پرسش اين مقال را خاتمه ميدهم؛ اول اينكه آيا مصوبات شوراي عالي سياستهاي اصل 44 در زمان رياست آقاي روحاني همين 5 مصوبه ميباشند؟ اگر جواب منفي است مصوبات ديگر كدامند؟ دوم اينكه آيا اين مصوبات براي رئيس مجلس ارسال و فرآيند اعلام عدم مغايرت را طي كرده است؟ اگر نه، چرا نه و به تخلف از تبصره ذيل ماده 38 قانون سياست هاي
اصل 44 در حوزه مسئوليت رئيس جمهور، چه مرجعي بايد ورود و به اثر وضعي زيانبار و نقص حقوق مكتسبه50 ميليون نفر سهامدار عدالت كدام محكمه و مرجع قضائي بايد رسيدگي كند؟

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 0

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 25
كودككشي در يمن
سيد باقر پيشنمازي
...با عجله جوياي نام بود. طرف مقابل هم نقطه ضعفش را فهميده بود، "معامله بزرگ" را به او پيشنهاد کرد! يک روي سکه حمايت تا پادشاهي کشور و بعد هم قدرت اول منطقه! چشم اندازي رؤيايي و دل انگيز بود قبلا خوابش راهم نديده بود! هر هزينه اي هم داشته باشد مي ارزد!
بن سلمان نگاه شيفته ترامپ به يال وکوپالش را اشتباه تحليل کرده بود. بعدها متوجه «نظر ريبه» ترامپ شد که به چشم «گاو شيرده» به اونگاه مي کند! ولي ديگر دير شده بود و راه برگشتي وجود نداشت ، بايد از شرايط معامله تبعيت مي کرد.
اما در آن روي سکه ارباب و رعيت هرچه هزينه کردند وهرچه بيشتر جان کندند که چوب درآستين جبهه مقاومت کنند، نشد! نه تنها سوريه ولبنان وعراق را نتوانستند از اين پيکره جدا کنند که در کوچه بغل دستي خود يمن را هم ازدست دادند! حالا خدا چوب در آستينشان کرد و ناچارند کلاهشان را دودستي بگيرند که اين يکي را باد نَبَرَد! ... از آن بدتر قطر هم شاخ شد! سودان هم نرخ همکاري را بالا برد! مالزي هم دبه درآورد! پاکستان هم کنار کشيد! موشکهاي يمن را هم فرموده بودند بهزودي تمام مي شود اما گويا بيشتر وبلندتر ودوربردترهم شده است! هرروز بدتر ازديروز!عرصه تنگ تر وشرايط سخت تر
مي شود. طبيعي است کلافه مي شوند وتعادلشان را ازدست مي دهند وقتي دستشان ازهمه جا کوتاه مي شود به سراغ کودکان مي روند دوباره «کودک کشي» راه مي اندازند. اين عمليات ديگر نيازي به قدرت برتر و مهندسي جنگي پيچيده ندارد. ضعيف کشي وحمله مسلحانه به غير نظاميان وبه مجالس ترحيم وعروسي و قتل عام کودکان وخردسالان کار هر ارتش بي کفايت وبي عرضه اي مثل ارتش رژيم صهيونيستي وآل سعود هست . همانطور که قبلا درسوريه وعراق هزاران کودک را قتل عام کردند وهمانگونه که درغزه و اردوگاههاي صبرا وشتيلا انجام دادند... وهمانگونه که فرعون در مصر...!
چرا...؟ چون يکي از راهبردهاي اساسي صهيونيستها در برابر مسلمانان تلاش همه جانبه براي کنترل جمعيت آنان است وساده ترين آن کودک کشي وانهدام نسل است هم به بهانه مصلحت انديشي بهداشتي براي کشورهاي مسلمان وتوصيه به پيشگيري از باروري و دامن زدن به توزيع محصولات غذايي و داروهايي که منجر به عقيم سازي مي شود وهم اولويت دادن به کشتار کودکان در ميانمار وسوريه وغزه واکنون نيز دريمن گاهي مستقيم وگاهي به دست مزدوران فريب خورده وبن سلمانهاي جوياي نام...! چرا...؟ چون از اين نسل وحوادث آينده بشدت هراس دارند. اين نسل آخر الزمان است که قرار است فرعونها را يکي پس از ديگري از کاخها وتختها پايين بکشد و به امواج توفنده دريا بسپارد.
کسي نمي تواند ادعا کند که قواره اتوبوس دانش آموزان بي گناه يمني شبيه به تانك ونفربر نظامي بود وجنگنده هاي آل سعود موشکهاي آمريکايي را به اشتباه شليک کردند! چنين ادعايي را کسي باور نخواهد کرد. اما همه آشکارا مي بينند آل سعود درچارچوب معامله قرن کاملا تسليم آمريکاييها شده و دقيقا روي ريل صهيونيستها حرکت مي کند. کودک کشي دريمن وسوريه وميانمار و....ازيک اتاق فرمان هدايت مي شود!
سکوت کشورهاي اروپايي و نظام ليبرال دموکراسي غرب دربرابر جنايت وحشيانه اخير بمباران اتوبوس دانش آموزان يمني اگر چه قبلا براي بن سلمان فاکتور شده و باج ها را دريافت کرده اند وبه همين دليل هم آل سعود با آسودگي خاطر کشتار بيرحمانه کودکان بي گناه يمني درماه حرام را قانوني توصيف مي کنند!! بن سلمان بخوبي آموخته بود که بايد اول «کدخدا» را ديد بعد ده را چاپيد.
ازسوي ديگر اين حادثه وسکوت کشورهاي غربي، ناقوس مرگ ليبرال دموکراسي و شعارهاي فريبنده حقوق بشر و نهضت دروغين رنسانس در اروپا را به صدا درآورد. ديگر سازمان انگيزيسيون وکليساي قرون وسطي شرمنده وسرافکنده نيست! چون آنان هرگز چنين جناياتي مرتکب نشده بودند و باکودکان اين گونه قساوت وبيرحمي نکرده بودند!.
البته از منظري ديگر مدلهاي حکومتي زميني ومادي اين گونه يکي پس از ديگري رنگ مي بازند و مورد نفرت انسانها واقع مي شوند و زمينه براي روي آوردن ملتها به مدل حکومتي خداساخته فراهم مي شود. همان روزگاري که همه اديان الهي وعده تحقق آن را داده اند. وتا بشريت از مدلهاي حکومتي دست ساخته خود نااميد نشود به حاکميت اولياء خدا اميد نمي بندند وبراي تحقق آن تلاش نمي کنند.
اما مسئله اي را که غربيها تجاهل مي کنند اين است که اين جنايات و اين حمايتها نهال انتقام را در دل ملتهاي منطقه وجهان نسبت به آنان و مزدورانشان آبياري مي کند و براساس سنت حتمي الهي(1) روزگاري که دست انتقام خدا از آستين مردم مظلومان منطقه بيرون آمد و با شما همان کردند که امروز با کودکان وغير نظاميان بي دفاع
مي کنيد هيچکس نمي تواند زبان اعتراض داشته باشد چون درکتاب تقدير خداي متعال بعنوان حق طبيعي مظلوم تعريف شده است.(2)
پي نوشت ها:
1-سوره بقره آيه 178
2-سوره إسراء آيه 33
...با عجله جوياي نام بود. طرف مقابل هم نقطه ضعفش را فهميده بود، "معامله بزرگ" را به او پيشنهاد کرد! يک روي سکه حمايت تا پادشاهي کشور و بعد هم قدرت اول منطقه! چشم اندازي رؤيايي و دل انگيز بود قبلا خوابش راهم نديده بود! هر هزينه اي هم داشته باشد مي ارزد!
بن سلمان نگاه شيفته ترامپ به يال وکوپالش را اشتباه تحليل کرده بود. بعدها متوجه «نظر ريبه» ترامپ شد که به چشم «گاو شيرده» به اونگاه مي کند! ولي ديگر دير شده بود و راه برگشتي وجود نداشت ، بايد از شرايط معامله تبعيت مي کرد.
اما در آن روي سکه ارباب و رعيت هرچه هزينه کردند وهرچه بيشتر جان کندند که چوب درآستين جبهه مقاومت کنند، نشد! نه تنها سوريه ولبنان وعراق را نتوانستند از اين پيکره جدا کنند که در کوچه بغل دستي خود يمن را هم ازدست دادند! حالا خدا چوب در آستينشان کرد و ناچارند کلاهشان را دودستي بگيرند که اين يکي را باد نَبَرَد! ... از آن بدتر قطر هم شاخ شد! سودان هم نرخ همکاري را بالا برد! مالزي هم دبه درآورد! پاکستان هم کنار کشيد! موشکهاي يمن را هم فرموده بودند بهزودي تمام مي شود اما گويا بيشتر وبلندتر ودوربردترهم شده است! هرروز بدتر ازديروز!عرصه تنگ تر وشرايط سخت تر
مي شود. طبيعي است کلافه مي شوند وتعادلشان را ازدست مي دهند وقتي دستشان ازهمه جا کوتاه مي شود به سراغ کودکان مي روند دوباره «کودک کشي» راه مي اندازند. اين عمليات ديگر نيازي به قدرت برتر و مهندسي جنگي پيچيده ندارد. ضعيف کشي وحمله مسلحانه به غير نظاميان وبه مجالس ترحيم وعروسي و قتل عام کودکان وخردسالان کار هر ارتش بي کفايت وبي عرضه اي مثل ارتش رژيم صهيونيستي وآل سعود هست . همانطور که قبلا درسوريه وعراق هزاران کودک را قتل عام کردند وهمانگونه که درغزه و اردوگاههاي صبرا وشتيلا انجام دادند... وهمانگونه که فرعون در مصر...!
چرا...؟ چون يکي از راهبردهاي اساسي صهيونيستها در برابر مسلمانان تلاش همه جانبه براي کنترل جمعيت آنان است وساده ترين آن کودک کشي وانهدام نسل است هم به بهانه مصلحت انديشي بهداشتي براي کشورهاي مسلمان وتوصيه به پيشگيري از باروري و دامن زدن به توزيع محصولات غذايي و داروهايي که منجر به عقيم سازي مي شود وهم اولويت دادن به کشتار کودکان در ميانمار وسوريه وغزه واکنون نيز دريمن گاهي مستقيم وگاهي به دست مزدوران فريب خورده وبن سلمانهاي جوياي نام...! چرا...؟ چون از اين نسل وحوادث آينده بشدت هراس دارند. اين نسل آخر الزمان است که قرار است فرعونها را يکي پس از ديگري از کاخها وتختها پايين بکشد و به امواج توفنده دريا بسپارد.
کسي نمي تواند ادعا کند که قواره اتوبوس دانش آموزان بي گناه يمني شبيه به تانك ونفربر نظامي بود وجنگنده هاي آل سعود موشکهاي آمريکايي را به اشتباه شليک کردند! چنين ادعايي را کسي باور نخواهد کرد. اما همه آشکارا مي بينند آل سعود درچارچوب معامله قرن کاملا تسليم آمريکاييها شده و دقيقا روي ريل صهيونيستها حرکت مي کند. کودک کشي دريمن وسوريه وميانمار و....ازيک اتاق فرمان هدايت مي شود!
سکوت کشورهاي اروپايي و نظام ليبرال دموکراسي غرب دربرابر جنايت وحشيانه اخير بمباران اتوبوس دانش آموزان يمني اگر چه قبلا براي بن سلمان فاکتور شده و باج ها را دريافت کرده اند وبه همين دليل هم آل سعود با آسودگي خاطر کشتار بيرحمانه کودکان بي گناه يمني درماه حرام را قانوني توصيف مي کنند!! بن سلمان بخوبي آموخته بود که بايد اول «کدخدا» را ديد بعد ده را چاپيد.
ازسوي ديگر اين حادثه وسکوت کشورهاي غربي، ناقوس مرگ ليبرال دموکراسي و شعارهاي فريبنده حقوق بشر و نهضت دروغين رنسانس در اروپا را به صدا درآورد. ديگر سازمان انگيزيسيون وکليساي قرون وسطي شرمنده وسرافکنده نيست! چون آنان هرگز چنين جناياتي مرتکب نشده بودند و باکودکان اين گونه قساوت وبيرحمي نکرده بودند!.
البته از منظري ديگر مدلهاي حکومتي زميني ومادي اين گونه يکي پس از ديگري رنگ مي بازند و مورد نفرت انسانها واقع مي شوند و زمينه براي روي آوردن ملتها به مدل حکومتي خداساخته فراهم مي شود. همان روزگاري که همه اديان الهي وعده تحقق آن را داده اند. وتا بشريت از مدلهاي حکومتي دست ساخته خود نااميد نشود به حاکميت اولياء خدا اميد نمي بندند وبراي تحقق آن تلاش نمي کنند.
اما مسئله اي را که غربيها تجاهل مي کنند اين است که اين جنايات و اين حمايتها نهال انتقام را در دل ملتهاي منطقه وجهان نسبت به آنان و مزدورانشان آبياري مي کند و براساس سنت حتمي الهي(1) روزگاري که دست انتقام خدا از آستين مردم مظلومان منطقه بيرون آمد و با شما همان کردند که امروز با کودکان وغير نظاميان بي دفاع
مي کنيد هيچکس نمي تواند زبان اعتراض داشته باشد چون درکتاب تقدير خداي متعال بعنوان حق طبيعي مظلوم تعريف شده است.(2)
پي نوشت ها:
1-سوره بقره آيه 178
2-سوره إسراء آيه 33

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

-
احمد توكلي: قانونشكني در اجراي ماده 29 را متوقف كنيد
-
رئيس مجلس خبرگان: دادگاه مفسدان و اخلالگران اقتصادي علني برگزار شود
-
رئيسجمهور بايد در دولت خانهتكاني كند
-
دريابان علي شمخاني: بخش خصوصي خطشكن اصلي نبرد اقتصادي باشد
-
اسداله عسکراولادي: 90 درصد مشکلات اقتصادي ناشي از تصميمات غلط دولت است
-
رئيس پليس پايتخت: 850 نفر در پروندههاي بزرگ اقتصادي احضار شدند
-
سينما اين روزها محل آدم هاي بي تخصص است
-
سياستهاي کلان اطلاعرساني جنگ اقتصادي تصويب شد
-
نسخه اعتماد به نفس دولت
-
عيارسنجي مصوبات يك شوراي عالي
-
كودككشي در يمن

-
مهمترین ابزار قدرت ایران روحیه ایثارگری و فداکاری است
-
کشورهای زیادی آماده تجارت منهای دلار با ایران هستند
-
روحانی، پوتین و اردوغان درباره سوریه نشست سهجانبه برگزار میکنند